داستان : خرما با هسته _ روزی پیامبر(ص) و امام علی (ع) نشسته بودند دور هم خرما می خوردند. پیامبر هسته ی خرماهایش را یواشکی می گذاشت جلوی امام علی(ع). بعد از مدتی پیامبر رو به امام علی (ع) کردند و فرمودند: «پرخور کسی است که هسته خرمای بیشتری جلویش باشد.» همه نگاه کردند، دیدند جلوی امام علی(ع) از همه بیشتر هسته ی خرما بود. امام علی(ع) فرمود: «ولی من فکر می کنم پرخور کسی است که خرماهایش را با هسته خورده.» همه نگاه کردند. جلوی پیامبر(ص) هسته خرمایی نبود. سپس«همه» خندیدند.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
16 لایک
عالی👏🏻
قشنک بود تشکر بابت ساخت همچنین تستهایی✨
ممنونم 🌹
واقعا عالی بود😊🌹
ممنون 🌹
قشنگ بود🙂
🌹🌹
جمع کنید دیگه بسه کنار بیاید
با چی دقیقا ؟
عالی بود💙
خصوصا داستان اول
ممنون 🌹