9 اسلاید پست توسط: عاشق موسیقی🎻 انتشار: 2 ماه پیش 14 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
برای آشنایی با وکیل الرعایا کریم خان زند این پست را تا انتها بخوانید
محمد کریم بهادرخان زند (۱۱۱۹ ه.ق – ۱۳ صفر ۱۱۹۳) بنیانگذار دودمان زندیان بود که از ۱۷۵۱ تا ۱۷۷۹ میلادی بر تمام ایران به جز خراسان و بلوچستان حکومت کرد. او بر برخی از سرزمینهای قفقاز نیز حکومت کرد و چند سال بصره را اشغال کرد. او پیش از این، وکیلالدوله (نایب السلطنه) شاه اسماعیل سوم، شاه اسمی دودمان صفویان، بود. برخی از کریم خان زند به عنوان «خوشنامترین» و «نیکوترین» پادشاه ایران پس از اسلام یاد میکنند
کریمخان از تیرهٔ زند بگله بود. تیرهٔ زند بگله مهمترین تیرهٔ طایفه زند به حساب میآمدهاست. طایفهٔ زند گروهی بودند با زندگی شبانی که از اراضی دامنهٔ زاگرس به دهستان پری و کمازان در نزدیکی ملایر کوچ کرده بودند.» زندها شاخهای از طوایف لر به حساب میآیند. احتمالاً از نواحی شمال لرستان کوچ کرده و به وسیله شاه عباس بزرگ در پیرامون ملایر و بروجرد اسکان داده شدهاند. پدرش «ایناق خان» نام داشت و رئیس ایل بود. کریمخان در آغاز یکی از سربازان سپاه نادرشاه افشار بود که پس از مرگ نادر به محل زندگی ایل خود بازگشت
خدیجه بیگم همسر اول کریم خان زند و عمه آقا محمدخان قاجار و دختر فتحعلی خان قاجار رئیس طایفه قاجار بود.قدم خیر (جیران)، همسر دوم کریم خان زند و خواهر اقبال خان کلهر (جد بزرگ خاندان اقبالی) و دختر علی خان کلهر رئیس ایل کلهر بود.کریم خان سه همسر دیگر نیز داشت که اطلاعاتی از آنها وجود ندارد.
وی پیش از به قدرت رسیدن، رئیس طایفه زند و از فرماندهان سپاه نادرشاه بود. در هرجومرج ناشی از کشتهشدن نادرشاه، جانشینان او درگیری فراوانی بر سر قدرت نمودند. در این شرایط، ایران وارد مرحلهای از عدم ثبات سیاسی و اقتصادی شدیدی گردید و به دلیل خلع قدرت دولت مرکزی، خانها و حکام نواحی طغیان نموده و در صدد کسب استقلال بیشتر یا رسیدن به منصب پادشاهی برآمدند. چندین نفر بهمدت کوتاهی بهعنوان شاه ایران سلطنت کردند. احمدشاه درانی از سرداران افغان نادر در شرق ایران، میر نصیر خان احمدزئی از سرداران بلوچ نادر شاه در بلوچستان، محمدحسنخان قاجار در استرآباد و آزادخان افغان در نواحی شمال ایران و علیمردان خان چهارلنگ در نواحی بختیاری در صدد تشکیل حکومت و کسب قدرت بودند. در میان این آشفتگیها، کریمخان از طایفهٔ زند نیز به لرستان بازگشت که خاستگاهشان بود. زند نیز به دنبال چنین هدفی بود. او تویسرکان و کزاز را تصرف کرد و توانست مهرعلیخان تکّلو، حاکم همدان، و حسنعلی خان، حاکم اردلان، را شکست دهد و حامیانی پیدا کند.
کریمخان پس از پیروزیهای متعدد و کسب آوازه با علیمردان خان بختیاری متحد شد و بنا بر پیشنهاد علیمردانخان تصمیم گرفتند به ابوالفتحخان بختیاری، حاکم اصفهان و عراق، که منصوب شاهرخمیرزا افشار بود، حمله کرده و او را شکست دهند. آنها توانستند ابوالفتح را شکست دهند اما پس از این پیروزی پیمان اتحاد سه جانبهای منعقد نمودند تا برای نجات ایران از هرج و مرج چارهای بیندیشند. سپس نوه دختری شاه سلطان حسین یعنی شاه اسماعیل سوم را بر تخت نشاندند و مناصب را بین خود تقسیم کردند. علیمردانخان به علت سن کم شاه جدید، نایب السلطنه او، کریمخان زند سردار کل سپاه و ابوالفتحخان نیز حاکم اصفهان شد. بعد از این پیمان کریمخان عازم فتح نواحی غربی ایران گردید. هنگامی که وی مشغول فتوحات بود، علیمردانخان با استفاده از غیبت وی، ابوالفتح خان حاکم اصفهان را کور کرد و کشت و عمویش را حاکم اصفهان نمود و خود عازم دفع حاکم شیراز گشت. علیمردانخان خود را شاه واقعی ایران میدانست و اسماعیل سوم برایش ابزار دستی بیش نبود.
کریمخان بعد از اطلاع از موضوع در یک شورای مشورتی با سرداران خود تصمیم گرفت با علیمردانخان بجنگد. او با ۳۰٬۰۰۰ سپاهی به اصفهان حمله برد و شهر را تصرف کرد. علیمردانخان هم که شیراز را تصرف و در آنجا ستم زیادی کرده بود بعد از اطلاع از این وقایع به سوی اصفهان حرکت کرد. خان زند نیز فوراً با سپاه خود راهی جنوب شد. در چهارمحال بختیاری دو سپاه رو به روی هم صف آراستند. در آن نبرد علیمردانخان مغلوب شد و با به جا گذاشتن کلیهٔ لوازم خود به خوزستان گریخت تا با کمک حاکم آنجا بتواند دوباره علیه کریمخان قد علم کند اما مدتی بعد توسط افراد کریمخان به قتل رسید. برخی ایلها همچون باجولوند و بیرانوند در شکلگیری حکومت به کریمخان کمک کرده و همراه وی به شیراز رفتند.
کریمخان توانست پس از فروپاشی حکومت نادرشاه افشار، تمام بخشهای مرکزی، شمالی، غربی و جنوبی ایران را تحت حکومت خود درآورد. همچنین برادر وی، صادقخان زند، نیز موفق شد در سال ۱۱۸۹ ه.ق بصره را از امپراتوری عثمانی جدا کرده و به ایران پیوست نماید و از این طریق، نفوذ ایران را بر سراسر اروندرود، بحرین و جزایر جنوبی خلیج فارس مسلم گرداند. او در دوران اوج حکومت خود تقریباً بر تمام ایران حکومت میکرد اما از تاجگذاری خودداری نمود و پس از پیروزی بر محمدحسن خان قاجار در دیوانخانه قدیم تهران بارعام داد و خود را وکیل الرعایا خواند. حکومت او دورهای آرام در تاریخ ایران بهشمار میرود. وی اجازه داد تا بعضی از اقوام ساکن شمال ایران مستقل از حکومت باقی بمانند و یکی از همانها، آقامحمدخان از طایفهٔ قاجار، با شکست لطفعلیخان، دودمان زندیه را برانداخت.متحدان زندیه پس از انقراض سلسله زندیه به لرستان بازگشتند.
بعد از قتل محمدحسن خان قاجار، کریمخان که در سال ۱۱۶۳ قمری ظهور کرده بود تقریباً بر تمام ایران به استثنای خراسان و بلوچستان حکومت یافت و تا سال مرگ خود پیوسته این حال برقرار بود. کریمخان به پاس حق نعمت هیچ وقت متعرض خراسان که در دست شاهرخ میرزا نابینا بود نشد و شاهرخ تا آخر حیات با اسمی از سلطنت آن جا حکمرانی میکرد.بعد از محمدحسن خان، کسی که به مخالفت با کریمخان برخاست فتحعلی خان افشار از سرداران نادرشاه بود که بر آذربایجان مسلط و ارومیه مرکز حکمرانی وی بود. کریمخان و شیخعلی خان به دفع او به ارومیه رفتند. شیخعلی خان از معرکه گریخت، ولی کریمخان مقاومت به خرج داد و فتحعلی خان افشار پس از عذرخواهی عفو شد و کمی بعد در نتیجهٔ سوء رفتاری که داشت بهدست یکی از کسان خان به قتل رسید. شیخعلی خان زند که به فتوحات خود مغرور شده بود، در توطئهای که برای قتل کریمخان در حین محاصرهٔ ارومیه شد دخالت داشت. وی به دستور کریمخان زند کور شد
کریمخان در اواخر زندگی به سل مبتلا شد. واقعهٔ قتل علی محمدخان و شورش اعراب و شورشهایی که در پارهای از ولایات بر اثر انتشار خبر دروغی مرگ او بروز کرده بود، کریمخان را افسرده تر میکرد. در ۱۳ صفر ۱۱۹۳ قولنجی بر او دست داد و درگذشت. زمان حکومت کریمخان مجموعاً بالغ بر ۳۰ سال و هشت ماه بود. بلافاصله پس از مرگ کریمخان، سران زند در برابر هم صفآرایی کردند و پیش از خاک سپاری نبردی داخلی میان آنها رخ داد. بزرگان زند برای اینکه عمل خود را موجه جلوه دهند، هریک زیر پرچم یکی از فرزندان کریمخان قرار گرفتند و برای رسیدن به قدرت، فرزندان وی را ابزار برتریجویی خود قرار دادند. رهبری یک گروه به عهده زکیخان و همفکرانش بود که به حمایت از محمدعلیخان پسر دوم کریمخان برخاستند و رهبری گروه مقابل بر عهدهٔ نظرعلیخان، سردار زند، و همرزمانش بود که به حمایت از ابوالفتحخان پسر بزرگ کریمخان، گرد او جمع شدند. درگیری میان این دو گروه سه روز طول کشید و سرانجام زکیخان توانست با حیله و نیرنگ نظر علیخان، رهبر گروه مخالف را به قتل برساند و قدرت را به دست بگیرد. جسد کریمخان در عرض این سه روز، همچنان بر زمین مانده بود. پس از آن زکیخان و یارانش که بر اوضاع مسلط شده بودند، جنازهٔ وی را به آیین شاهنامه، در عمارت کلاهفرنگی در قبری که مطابق وصیت کریمخان برای خود ساخته بود، دفن کردند
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
حمایت حمایت❤️✨
مرسی مرسی🕶🕶