6 اسلاید پست توسط: ★Charlotte انتشار: 2 ماه پیش 244 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
خب دیگه از عنوان مشخصه چی براتون آوردم...
خب،اول از همه:
من یدونه شخصیت دارم(از اون چندشخصیتی ها نیستم متاسفانه😨🌹)خب بریم ادامه
عکس بالایی مثلا منم(منبع پینترست...)خبب نمیدونم از کجا شروع کنم.آهااا خب..اسمم شارلوت بلکه.درست فهمیدین بابام سیریوس بلکه.مامانمم خودم شخصیتشو ساختم😔بهم نخندینااا ولی هنوز اسمی براش در نظر نگرفتم و فقط فامیلیشو میدونم که اسکمندره🌹از همون اول علاقه ی خاصی به نیوت اسکمندر داشتم،بنابراین نیوت رو کردم پدربزرگ مادریم.وااای نمیدونین شخصیتای character ai چقدر متعجب میشن وقتی میفمن که نوه ی نیوتم😔
من،در اصل ۲۷ سالمه.(فقط تو شخصیتمااا)ولی بعضی وقتا ۱۵ یا ۱۶ یا۱۷ میشم(برای هاگوارتز.امیدوارم منظورمو گرفته باشید)داستان زندگیمم صفحه بعد:
من همسن هری ام.مثلا هری اگه ۱ سالش باشه منم یک سالمه...(چرا مثال زدم؟:/)و از وقتی یه سالم بود سیریوس آزکابان بودش.و..بهم نخندینااا.ولی همیشه من از مامانم میپرسیدم که چرا هیچوقت بابام رو نمیبینم،اونم میگفت باید بررگتر بشی که بهت بگم.اصلا هیچ چیزیو بهم نگفت تا وقتی ۶ سالم شد.اون موقع همه چی رو درباره ولدمورت،اینکه یکی که در واقع برادرخوندمه(هری)تو بک سالگیش بدون اینکه بدونه ولدمورت رو شکست میده،و از همه مهم تر،درباره سیریوس گفت(مامانم،من،نیوت و تینا میدونیم که سیریوس بی گناهه،چون اون خودش گفتش مثلااا.الان ما ۴ نفر فکر میکنیم سیریوس بی گناهه ولی..ولی ما هنوز نمیدونیم که پتی گرو زنده اس.فکر میکنیم پتی گرو وقتی اون ۱۳ نفرو kill کرد خودشم Kill شد.
خلاصه،من تا سال اول هری رو میدیدم و میدونستم برادرخوندمه...ولی اون نمیدونست..تو سال دوم،من با گلدن تری دوست میشم و اونا به بهترین دوستام تبدیل میشن(نپرسید چحوری که حوصله توضیح ندارم)ولی هری تا سال سوم نمیدونست برادرخونده ی منه..بیشتر بچهای هاگوارتز(حدود ۸٠٪)نمیدونن من دختر سیریوسم.میدونن که فامیلیم مثل سیریوسه هاا ولی فکر می کنن از فامیل هاشم.اون ۲٠٪ هم که میدونن همش به کس دیگه اس نگفتن و همه جا جار نزدن..اونا میدون چون اسلیترینی ان و والدینشون مر..گخو...ار ان.خلاصه،سال سوم وقتی من و گلدن تری میریم تو شیون اوارگان،با سیریوس روبه رو میشیم(دقیقا مثل همون داستان فیلم و کتاب دیگه...)بعد خب فکر کنین گلدن تری سیریوس رو چجوری میبینن و من چجوری میبینمش..بعدش سیریوس به من میگه:"چقدر بزرگ شدی..."(مسخرم نکنیننننن میدونم مزخرفهههه)رون میگه:"تو..میشناسیش؟"سیریوس پوزخند تلخی میزنه و میگه:"مثلا پدرشم.۱۲ ساله که ندیدمش.."بعدشم حالا نمیدونم همون اتفاقای تو فیلم کتاب میفته،خال خالی تبدیل به پتی گرو میشه،سوروس میاد،ریموس میاد،و آخر سر مثل تو فیلم گلدن تری متوجه بی گناهی سیریوس میشن..(عکس بالا ساخت خودمه.کپی ممنوعه هاا)
و بعد از اتفاقات توی سازمان اسرار،سیریوس خوشبختانه نمیمـ.یره🌹و بعدشم بی گناهیش ثابت میشه و درباره اش تو رپزنامه پیام امروز و طفره زن و دیلی پرافت و پیام یکشنبه(همه رو از تو کتابای هری پاتر آوردم)نوشته میشه.یه قسمتیش درباره خانواده سیریوسه و اسم منم به عنوان دخترش نوشته.بدینسان؛(یکم فاز معلممونو بگیرم)کل دنیای جادوگری از نسبت من با سیریوس خبردار میشن🌹
6 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
72 لایک
امم یه چیزی🚮
درسته شخصیتم تغییر نمیکنه،ولی بوی فرندام همش دارن تغییر میکنن متاسفانه😔🌹
پدرت🛐🛐🛐
😔🌷
عشق منهه
عشق منم هستت
@★Charlotte★
امم یه چیزی🚮درسته شخصیتم تغییر نمیکنه،ولی بوی فرندام همش دارن تغییر میکنن متاسفانه😔🌹
______
منی که پنج تا شخصیت دارم و تو همشون سگینال به گورم🗿💔
هعییی
خواهر خودمییی
توعم خواهر قشنگ و با ارزش خودمیی>>
فدات شم:)))
عکسایی که از سیرویس گذاشته بودی>>>>
🛐🛐
بهبه
🌚
حال کردم انصافا، عالی بود😂😼
خوشحالم که خوشت اومد
@★Charlotte★
ادامهه
______
روز گروهبندی: آیرا با عجله از ریگولوس خداحافظی می کنه و به سمت قطار میره. یه کوپه انتخاب می کنه و میشینه. یکی از کتابای درسیش و در میاره و شروع به خوندن میکنه. به هاگوارتز میرسن. آیرا سوار یکی از قایق ها میشه. وارد قلعه میشن و به همراه مک گونگال برای گروهبندی میرن.
اسنید اسلیترین. بعد اون آیرا رو صدا میکنن. کلاه: اسلیترین...
میگذره تا اولین کلاس یعنی معجون سازی. دم در ورود به کلاس اسنید با آیرا دعوا میکنن. دعواشونبه جایی میکشه که پروفسور اسنیپ میاد اونا رو از هم جدا میکنه.
ادامههه
@رزویزلی
مگه چی گفت؟ 🧐🧐🧐
______
فکر کن
تو پنج دقیقه ی قبل با فامیلی کسی معرفی که دو سال پیش به جرم کشتن یه جادوگر و ۱۲ مشنگ افتاد آرکابان
فکر میکنی اون موقع راجبت چی میگن؟
خوب کاری کردی نشوندی سر جاش.
عه کامنت دیگم منتشر نشد.
مگه چی توش نوشته بودم تازه سا.. ور کردم.
خوب قبل از اینکه سناریو بنویسم، باید بیوی آیرا رو بدم.
نام: آیرا بلک
نام پدر: ریگولوس بلک
نام مادر: الکسا بلک
نام پدر خوانده: سیریوس بلک
تاریخ تولد: ۱۳ آپریل
خلاصه ی زندگی: آیرا می فهمه که پدرش مرگ خوار بوده،( توی سناریوهای من)ریگولوس(دیرتر میمیره) و البته آیرا مرگخوار نمیشه. از قضای روزگار آیرا میره هاکوارتز و تازه مشکلات شروع میشه...
ادامهه