نفرتیتی

حدود سال های 1370 تا 1330 قبل از میلاد مسیح در کشور مصر ملکه مرموزی به نام نفرتیتی بر مصر باستان حکم می راند.معنای نام او عبارت است از"زن زیبایی آمده است"!نفرتیتی همانقدر که قدرتمند بود پر از رمز و راز بود.

او شش دختر داشت و همراه همسرش یعنی"آخناتون"حکومت میکرد.هردوی آنها تاج یکسانی بر سر می گذاشتند.

آنها در نبرد ها شانه به شانه می جنگیدند.نفرتیتی نوع جدیدی از باور را ارائه داد و مصر را از یک جامعه مشترک به جامعه ای تغییر داد که فقط یک خدا را می پرستیدند:آتون خدای خورشید!

روزی نفرتیتی ناپدید شد.حتی امروز هم هیچکس نمی داند چه اتفاقی برای او رخ داد.اگر او مرده بود باید برایش یک مراسم تدفین سلطنتی همچون شاهان و ملکه های دیگر برگزار می شد.ما مقبره او هرگز یافته نشد!

برخی باور دارند او بیشتر از همسرش عمر کرده چون تصویر او در چهار گوشه مقبر آخناتون قرار دارد.برخی دیگر باور دارند وقتی شوهرش از دنیا رفت،او مانند مردان لباس میپوشید و به فرعونی به نام اسمنخ کارع تغییر هویت داد و بر مصر حکومت کرد.

چند سال پیش باستان شناسان درون مقبره پادشاه بزرگ دیگری به نام "توت عنخ آمون"کار می کردند.یکی از آنان متوجه شکاف های عجیبی روی دیوار شد.امکان داشت مقبره مخفی دیگری پشت دیوار وجود داشته باشد؟

باستان شناسان با استفاده از یک رادار زیرزمینی مخصوص متوجه شدند که در حقیقت اتاقی در آنجا وجود دارد!

آیا این اتاق مقبره ملکه گمشده مصر باستان بود؟هیچ کس هنوز نمی داند.تا زمانی که آن ها بتوانند بدون آسیب زدن به دیوار های شکننده مقبره،راهی به درون اتاق بیابند،سرنوشت نفرتیتی یک معما باقی خواهد ماند...!