سلام به همه شما اگر فکر میکنید خاطرهای دارید که هیچوقت برای شما اتفاق نیوفتاده (مثلا یادتونه که داخل کودکی با پدربزرگتون رفتید جایی درحالی که پدربزرگتون خیلی قبل تر از تولدتان مرده و هیچوقت اورا ندیدهاید ) حتمی در نظر سنجی شرکت کنید و اگر این علائم را داشتید داخل کامنتها بگید تا اطلاعات بیشتری راجعش بدست بیاورم شاید بتونید داخل اثبات یک نظریه به من کمک کنید از همکاری شما متشکرم .
نظرسنجی
اگر این علائم رو دارید حتمی تو نظر سنجی شرکت کنید
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
مثلا
یکی از دوستام اینطوری بود:
میگفت یادمه وقتی کوچک بودم با پدربزرگم رفتم جایی کاری داشتیم و خب جزئیاتش مهم نیست همین قدر خوبه . چیزی که این ماجرا رو عجیب کرد این بود اون میگفت پدربزرگم قبل از اینکه بدنیا بیاد مرده و عجیب تر اینکه ادرس اون مکان اون جا با ویژگیهاش رو یادش بود
در واقع چیزی یادش بود که هیچ وقت براش اتفاق نیفتاده بود در موردش اطلاعات بیشتری جمع میکنم و میزادم
حب کن همش فک میکنم که قبلا که تو خونه تنها بودم (باخونه پدر بزرگم اینا بودبم یعنی طبقع بالا خونه ی ما بود)
بعد هیچکیی نبود من یه سفره دستمه و خودمو از پله ها پرت میکنم حالا عجیبش اینجاس این سفره شبیه سفره اییی که الان داریم یا اینکه مثلا خونه همسایمون خرس قطبی داشت با سگای وحشی میدونم این یکی سمه 😑😂💔🗿بعد در خونمون باز بود بعد خرس قطبی داشت میومد تو خونه بعد بابا گف برو تو اتاق دگه هیچ 😑😂😂😂😂💔🗿
ناراحت نشی ولی احیانا اون زمان که کوچیک بودی ماده ای روانگردان بجای شیرنی شکلات نمیخوردی ...😂😂
ناراحت نشی ها ...
؟ نفهمیدم ولی باش 😂😐میدونن آخریه خیلیییی سمههه
سلام.. مثلا من خیلی کوچیک بودم با ماشین بابام داشتیم دور میخوردیم تو خیابون بعد پلیس بهمون گفت که ماشین از خودتونه؟؟ ما هم گفتیم آره بعد الان که به مامانم میگم میگه همچین اتفاقی تا حالا نیفتاده در حالی که من حافظه خییییلی خوبی دارم و یادمه
من یادمه وقتی بچه بودم خونه مامان بزرگم بودم بعد با پسرداییم از پله ها میوفتیم پایین و بعد داییم و مامانم و بقیه میان و بلندمون میکنن و میبرنمون داخل حتی حالا هم یادمه اما مامانم بهم میگه همچین اتفاقی تاحالا برات نیوفتاده
رو فرصت در موردش باهات صحبت میکنم
الان وقت ندارم
فقط یادت باشه
اوکی ممنون
من نمیدونم اینجوری میشم بعضی وقتا ۱ خوابو چندبار میبینم
++++
پسر عاموم هم اینطوری بود
این اتفاق اسمش دژاوو هست
درسته ولی من یه چیز دیگه منظورم
الان پینش میکنم منطورم
پین شده
آره شرایط فرق داشت ولی در اصل دژاوو هست که به زندگی قبلی مربوطه
خوب این حالت بهش میگن دژاوو و همینطور یه نظریه هست که میگه این بخاطر ادغام جهانهای موازیهولی نمیشه نظریتو اینطوری اثبات کنی کلا براساس شواهد نمیشه نظریه ای رو اثبات کردو من برای خودم یه چیزعجیبی که یادمه اینه که معلم مطالعاتمون بهمون گفت رصدخانه مراغه توی لرستانه و دقیقا قشنگ یادمه من توی یه سایتم سرچ کردم و همینو اورد.حتی یادمه بابام بهم گفت تابستون میریم لرستان به رصدخانه مراغه ولی الان میبینم که رصدخانه مراغه توی شهر مراغه وتبریزه و همه هم همینو بهم میگن
حرف شما هم درسته
اما نظریه من در رابطه با زیست شناسی هست
دقیقا حرفتون درسته
آره یک بار رفتم یک رستوران حیاط دار و یک پاستای افتضاح خوردم ولی انگار نرفتم خیلی عجیبه
اینجوری نیستم، ولی وقتی یه اتفاقی میفته حس میکنم قبلا تجربش کردم و دیدم... .
و این اتفاق هرروز برام اتفاق میفته...:/
مسخرست ولی جالبه
به این میگن دژاوو
منم مثلا یه اتفاقی میوفته بعد احساس میکنم قبلا هم این اتفاق افتاده
++
من یه خاطره های دارم ولی وقتی به مامانم میگم میگه نه اینطوری نشده
اهوم اره