خنده دار ترین لحظه ای که دیدی
اتمام مسابقه | 1403/02/25 |
ظرفیت مسابقه | 25 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | توسط سازنده مسابقه |
ما رفته بودیم اتاق فرار اون یارو عه که میترسوند با لگد در رو باز کرد اومد بترسونه خورد به اون وسیله که کنارش بود ما با اون ترس از خنده پ.ا.ر.ه شدیم
که یارو شلوارش سو*راخ بود😐😶وقتی خم میشود سو*راخ شلوارش دیده میشود
ما کلاسمون طبقه بالاس و طبقه بالا ی حیاط کوشولو داره و پنجره از پنجره داشتم بیرونو میدیدم و یهو ی مردی رو روی پشت بوم خونش دیدم روش اونور بود وقتی خم شد شلوارش رف پایین و شیورتش دیده شد😂 قرمز بود🗿💔 ما به اون میگیم شیورت گرمزی و همیشه از پنجره بیرونو نگا میکنیم تا دوباره ببینیمش😂💔
خودم کردم شلوار و تنم کردم مثل آستین. درسته جایی ندیدم اما نمیدونستم چیبگم اینچ گفتم
دوست میخوره زمین یکی سرفه کنه یکی برای نمره ۱۹ گریه کنه
رفته بودیم شمال با دوستم دوستم گفت من میرم حموم منم رفتم حموم نشونش بدم دوست نشست که لباسشو ورداره یهو یک صدای بلندی پیچید دوست شلوارش نصف شده بود از وسط بابام اونجا وایساده بود دوستمم شلوار دیگه ای نداشت ما هم نخ و سوزن نداشتیم
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
رفته بودیم شمال با دوستم دوستم گفت من میرم حموم منم رفتم حموم نشونش بدم دوست نشست که لباسشو ورداره یهو یک صدای بلندی پیچید دوست شلوارش نصف شده بود از وسط بابام اونجا وایساده بود دوستمم شلوار دیگه ای نداشت ما هم نخ و سوزن نداشتیم