اگه میتونستی یکی از اطرافیانتون ک فوت شدن رو زنده کنید کیو زنده میکردید؟ دربارش بنویسید دیگه بستگی ب خلاقیت خودتون داره ک چطوری دربارش مینویسید خاطراتش ویژگی هاش و.... (خدا همه ی رفتگانتون رو رحمت کنه جاشون تو بهشت 🖤😭)
اتمام مسابقه | 1402/12/08 |
ظرفیت مسابقه | 16 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | توسط سازنده مسابقه |
ظرفیت شرکت در این مسابقه تکمیل شده |
مامانم رو ..قدرشونو بدونید شاید تاوقتی که کنارمون هستن قدر شونو ندونیم شاید همش گیر بدن این کارو بکن اون کارو نکن و...ولی مهم اینکه هستن.ارزو دارم که هیچ وقت غم و تلخی بی مادری رونچشید و روح تمام مردگانمان شاد😭😭😔
بهترین دوستم:) باهم قهر بودیم یه روز بارون داشت میومد بهم زنگ زد گفت یه وقت فکر نکنی میخوام باهات دوست شما،نخیر فقط میخوام بیای بریم بیرون هوا خیلی خوبه😭🙂 و فردای اون روز تص*ادف کرد:))🖤
پسر دایی مامانم نمیدونم چرا! اما میدونم خیلی جوون بود😢پسرش ۲ سال و خورده ای سن داشت🥺و بعضی اوقات میزد به شیشه و باباش و صدا میکرد😭مامانش خیلی پیر شد خیلی😔کمرش دولا شده بود😭اصلا یک چیز خیلی بدی بود اگر میخواستم یکی و زنده کنم اون بود خدا برای هیچ بچه ای نیاره که باباش و از دست بده🖤🤲🏻
پدر بزرگم 🖤 خوب اون بود که منو درک میکرد و هر چیزی بهش میگفتم که میخوام این کارو بکنم میگفت تو میتونی باهام از تموم خانواده هام مهربون تر بود خیلی دوستش داشتم بیشتر از جونم و همیشه منو با اسم مادر بزرگم صدام میزد دلم براش تنگ شده ۲ ساله که پیشم نیست🖤🥀
دوستم اون همیشه لبخندی دلشین داشت ولی پشت اون یه دنیا غم و غصه و درد پنهان بود همیشه گوشه ی کلاس مینشست و کمتر کسی صدا شو میشنید هر وقت که یکی رو دوست داشتم بعد فوت کرده بعد یه مدت دیگه حتی چهره هاشونو به سختی میتونم به یاد بیارم بد تر از غم از دست دادنشون اینه که بدون اینکه بخوام دارن فراموش میشن
خاله مو 💚🤍 حدود۶ پیش وقتی ۱۲ سالم بود به خاطر دیابت فوت کرد (میشه اگه خواستی یه فاتحه براش بخونی ؟) از اخلاق اش بگم هر سری میومد خونه مون برامون کلی خوراکی میگرفت یا به هر مناسبتی برامون هدیه میگرفت با اینکه وضع اش خوب نبود ولی همیشه اینکارو میکرد هیچ وقت دست خالی نمیومد این مهربونی شو خیلی دوست داشتم
دختر داییم:)) اون خودشو....نابود کرد☺دلم براش تنگ شده و حدس بزنین چیشده؟ داییم و زنداییم ب نیت اون یه دختر رو از پرورشگاه به سرپرستی گرفتن و الان که دارن میان پیشمون اونم میارن و اولین باره که دارم میبینمش... و دختر داییم؟تنها و اولین کسی که وقتی کسی نبود دوسم داشت ولی نامرد بود...تنهام گذاشت و رفت..یادش نبود من منتظرشم:)))
چون غیر از پرندمون کسی دیگه فوت نشده🥲 اون چون خیلی بامزه بود
میتونستم دوستم ک از بچگی باھاش بودم و زندہ کنم خاطرات مھد کودک،خندہ ھاش،ناراحتی ھاش،زیباییاش،مظلوم بودنش.......
پدربزرگم روحش شاد و یادش گرامی باد🖤 هرچند من وقتی کوچک بودم فوت کرد ولی آرزو دارم زنده باشه و باهاش خاطره بسازم 🕯🖤😔
مادر بزرگ مادریم هیچ وقت ندیدمش،ولی خیلی وقتا بخوابم میاد قیافش رو تو چند تا عکس دیدم ولی آرزو میکنم برای یکبار که شده از نزدیک ببینمش کاش هیچوقت اون تصادف نمیشد کاش میشد برگرده ولی این اتفاق هیچ وقت نمیوفه خلاصه ممنون که وقت تون رو گذاشتین بخاطر من خیلی ازتون ممنونم
فکر نکنم کسی که مرده باشه دوست داره برگرده. میدونی بعضی چیزها باید همونجوری که هستن بمونن چون یک تغییر باعث ایجاد نتایجی غیر قابل پیش بینی میشه،شاید بعد از زنده شدن اون شخص اتفاقاتی دردناک تری بیفته و یا مشکلی ایجاد بشه که قبلا نبوده
کسی نمرده😁😄😀😃
مونبین
بابابزرگم. چون احساس میکنم یکی از مهربون ترین و بامزه ترین افراد روی زمین بود. وقتی زنده بود باهاش حال نمیکردم چون همش مریض بود یه گوشش ناشنوا بود. ولی الان ک رفته واقعا پشیمونم....:)
پدربزرگ مامانم بنده خدا مادربزرگم انقدر دوسش داشت مادربزرگم تو ۵_۶ سالگی از دستش داده بود من دوست داشتم اونو زنده کنم کاش امکان داشت 😞😞 دلم به حال اون کاربر میسوزه که پدرش رو از دست داده خدا بیامرزه پدرشو 😟 اگه اون شرکت کنه خداکنه که اون ببره واقعا حقشه 😶😑
داییمو:)) فقط میتونم بگم خیلی دلم براش تنگ شده کاش میشد برمیگشت💔!
نمی دونم اخه من هیچ وقت ندیدمشون یکی این که تموم دو قلو بوده ولی..😓 یه عمه دیگه هم داشتم اما اونم از پیش شون رفت اما اون موقع هنوز من نبودم😢 ولی ...
هیچکسو زنده نمیکردم.چون اونی که میمیره از شر این آدمای کثافت از 1000تا شیطان بدترن و شیطانو درس میدن راحت میشه .به نظرم اونی که میمیره تازه میتونه زندگی کنه و خب اینکه زندش کنم واقعا بهش ظلم کردم.
بابا بزرگم…خیلی خوش اخلاق بود … هرروز امید داشت که بتونه راه بره ( بخاطر یه تصادف نمیتونست راه بره ) تا میرفتیم خونشون همه بچه ها با من بد بودن اون فقط منو درک میکرد… خیلی عاقل بود واقعا دلم براش تنگ شده ….
.........
پدربزرگم رو... کسی که وقتی از دستش دادم که هنوز داشتنشو درک نکرده بودم...
مادر بزرگ بابام رو: از ۴۵سالگیش تصادف کرده بود باعث شده بود که دست چپش و پاهاش کلا فلج بشن.....بدبخت خیلی عذا.ب کشیده بود.. از خوبیت هاش این بود که هیچوقت نمیخواست کسی از کسی قهر باشه وقتی یکی قهر میکرد بیچاره گریه میکرد و بعد یه مدت کوتاهی لال شد💔💔💔💔💔💔💔💔
چرا زنده کنم وقتی جاش از جای من بهتره
خاله ام... اون فوقالعاده بود مهربونیش میتونست دل آدم هارو گرم کنه .هرکی میرفت پیشش و ناامید و ناراحت بود .با امید و خوشحالی برمیگشت. روحش شاد🖤
مامان بزرگم تابه حال هیچ کدومشون رو ندیدم🖤
مادر بزرگم اون خیلی مهربونه بود همیشه منو دوست داشت
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
نه این چه حرفی خواهش میکنم به هر حال رو در درو نیستیم بشه راحت درک کنیم همو عادیه ممنون از خدت :)
🙂
اموجی ها توی گوشی اسون تره به هر صورت صاری اگر نمیزارم توی صحبتام چون لپتاپم خخخخ
مشکلی نیست
منظورشما رو متوجه نشدم راستش :) ینی متوجه میشم جملتو ولی نمیدونم منظور شما ازم چی میخاد ؟
آخه شما ب من گفتید
خوبی
و ک ما اصلا هم رو نمیشناسیم ک شما منو داخل لیست دوستاتون بردید
من شما رو میشناسم یا چی؟
عم اها خب درسته میدونی چیه بزار راحت بگم چن روز پیش یکم گشت زدم توی تستچی بعدش اکانتتو دیدم راستش خشم اومد این خوبی رو هم که نوشتم فقط خاستم حالتو بپرسم صحبتی کرده باشم :) منظوری نداشتم :)
آها ممنون ک توضیح دادید برام سوال پیش اومد
اگه تند رفتم عذر میخوام
خوبی؟
جا کم اومد تازه داشتم مینوشتم از خودمو و کسی که رفته
خخخ