دیالوگ های اون سکانس رو بنویسید🤍🌚
اتمام مسابقه | 1402/05/21 |
ظرفیت مسابقه | 50 شرکت کننده |
نحوه تعیین برنده | جایزه : 1000 امتیاز توسط لایک کاربران |
نزار کش موی دختر منم بیوفته دور دستم... من این سریال رو اصلا نمیتونم فراموش کنم...
سهیل ببخشید که بابات شدم
نعیم:دیگه نگو درکت میکنماا. هروقت دخترت مثل من کش*ته شد بگو درکت میکنم. سرگرد:درکت میکنم!
ببخشید بابات شدم سهیل...^^
پوست شیر: یه از خدا بی خبر کبریت گرفته زیر جوونیمون داره جزغاله شدمونو نگاه میکنه فرصت هم پیدا کنه با کف کفشش خاموشمون میکنه من تا تاوان پس دادن شو نبینم جایی نمیرم /:
یه فیلمه بود اسمش حوض نقاشی بود . فیلم خیلی قشنگی بود و نصف دیالوگاش جدا از غمگین بودن خیلی بامعنی بود .
طنز فقط بلتم=|
سکانس آخر جنگ جهانی سوم غمگین که نمیشه گفت ولی وایب خیلی عجیبی میداد.
اونجاش که ساحل مرد:) منی که هر هفته منتظر قسمت بعدی بودم و به نظرم زیباترین فیلم ایران پوست شیر بود🌚💜 راستی فصل چهارمش داره ساخته میشه
باور کن یادم نیس!🤦♀️
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
جونی؟...
کدوم جونی؟:)
یه از خدا بی خبر کبریت گرفته زیر جونیمون!؛(
داره جزغاله شدنمونو نگا میکنه"
فرصتم پیدا کنه با کف کفش خاموشمون میکنه؛)
صدرا پوست شیر(((:
:)