اگه می‌تونستید به گذشته یا آینده برید چه چیزی رو انجام می‌دادید? "

به آینده میرفتم تا ببینم اون موقع هم دوسم داره

گذشته که میریم خیلی کنسل کننده است... حتما زمان نیوتن و انتخاب میکردم دقیقا زمانی که سیب میخواد بخوره توملاجش... فیزیک فیزیک سخته بفهمین اینده هم که کلا کارم فضولیه 😁

به گذشته میرفتم و به بچگی خودم میگفتم:«بچه بمون بچگی قشنگه،با دوستات مهربون باش،کتاب بخون و همیشه بچه باش.»

به گذشته میرفتم و به خودم میگفتم: هِی! انقدر سخت نگیر!:) حواست به خودت و من باشه ، باشه ؟

می‌رفتم به گذشته (هفت ماه پیش) و قبل از اینکه دیر بشه به یکی که خیلی دوسش دارم اعتراف می‌کردم :)

میرفتم به آینده و سوالای امتحان رو با جواب از خود آیندم میگرفتم

اگه به آینده میرفتم عاقبت کارهام رو میدیدم و اگه خوب بود اون کارو انجام میدادم و اگه بد بود انجام نمیدادم و اگه به گذشته میرفتم حرف ها و کارهایی که ازشون پشیمون میشم رو انجام نمیدادم تا هیچ وقت طعم پشیمونی رو تجربه نکنم به عبارتی از هر دومورد جوری استفاده میکردم که نتیجه خوبی برسم و برام سود داشته باشه.

میرفتم به گذشته و بچه کوچولو میشدم میرفتم از نو زندگیمو می‌ساختم از آیندم(الانم) خبر می‌داشتم و... خلاقه اگه از نو می‌ساختم زندگیمو،الان اینجوری نبودم🙃

هیچی:)

آینده تو به همه چی غلبه کردی ممنون گذشته ممنون که تنهام نزاشتی

با آدماي تاكسيك زندگيم آشنا نميشدم

گذشته ها گذشته آینده هم یه رازه من سعی میکنم در زمان حال عشق کنم

میرفتم تو گذشته و اتفاقاتی که الان سر صحتشون اختلافه رو از نزدیک میدیدم

میرفتم به گذشته،زمانی که همه شاد بودن،دزدی کم بود،اعتیاد کم بود،اعتماد ها هنوز پا برجا بود،بوی کاه گل،بوی بارون،دورهمی های شاد،عید دیدنی،امنیت،ارزونی. در کل گذشته ، چون مردم ارامش داشتن، الان تا سر کوچه میخوای بری یکسره نگرانی یک وقت دزد نیاد،همسایه ها دیگه به هم اعتماد ندارن.

میرفتم گذشته و خیلی کارا رو انجام نمیدادم تا کمتر به خودم آسیب بزنم 🥲

اگه میتونستم به آینده برم کارایی ک دوست داشتم الان انجام بدم ولی هیچ کس نمیزارع رو انجام میدادم یا اگه به گذشته بر میگشتم بخاطر مدرسه ی تیز هوشان دوستامو تو اون مدرسه ول نمیکردم

به گذشته میرفتم ، به پارسال . و واقعا تغییر میدادم بعضی چیزارو چون جدا هنوزم داره آزارم میده.

به گذشته میرفتمو اشتباهاتمو اصلاح میکردم🥲

به گذشته وقتی ۶ سالم بودم می رم و تا جایی که می تونم از بی دغدغه بودن لذت ببرم زندگی وقتی بچه تر بودم لذت بخش تر بود آینده می رم ببنیم پولدار شدم

گذشته:سمت ی نفر نمیرفتم ک زندگیمو ب فنا بده/اون روز نمیذاشتم مامان بزرگمو ببرن بیمارستان اینده:ایده ای براش ندارم:/

خودم فقط تو دنیای اب کتاب هام باقي میموندم

میرفتم آینده تا بفهمم چه اتفاقاتی می افته و این ها

گذشته حقیقت ماست و حقیقت حقیقت است نه زشت نه خوب پس گذشته هم نه زشت و نه خوب اشت اگر گذشته را هم کنار بگذاریم به آینده ای میروم که قرار است با خودم خوب باشم