منتشررررررررر
فردا صبح از زبان مری:الیا نگرانم بود بنابراین شب رو با هم خوابیدیم صبح من بیدار شدم رفتم سمت کمد لباس خوابم رو عوض کردم و یه لباس خوب پوشیدم(عکس لباس بالا)بعد موهامو خرگوی بستم(همون مدل همیشگیش)بعد رفتم سر و صورتمو شستم و اومدم پایین مثل همیشه زود بیدار شدم صبحانه رو اماده کردم و روی میزز چیدم چند تا تخم مرغ و چند لیوان شیر صبحانمون بود که........
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
پارتتتتتت بعددددد
باشد چشم