هایییی چند پارتیه و اینکه سعی میکنم سریع آپلود کنم ولی چون فشار درسا هم هست ممکنه توش یکی دوروز وقفه بیوفته :)
زنگ تفریح بود. توی حیاط مدرسه با دخترا حرف میزدیم. راجب دانش آموز جدید
هانا: قدش بلنده ... وای خیلی جذابههههه
سولهی: من داخل کالس موسیقی که باهاش بودم مثل بتهوون پیانو میزد
یونسو: آره آره ... منم دیدمش... چقدر پوستش سفید بودددد... انگشتاشم مردونه بود...
واییییییی
فقط به حرفاشون گوش میکردمو و شیرموزمو میخوردم. هر دفعه راجب یکی از پسرای
مدرسه حرف میزدن. و امروز راجب دانش آموزی که تقریباً یک ماهه اومده توی مدرسمون
حرف میزدن
هانا: یونگ...اون همکالسیته درسته؟...خیلی نامردی! چرا جهشی خوندی؟...اصال دوباره اون
بحث رو وسط نمیکشم...ولی...خب نظرت چیه مارو بهش معرفی کنی؟ منم میبخشمت که
بدون اجازه جهشی خوندی...تو توی کل مدرسه طرفدار داری میتونی مخشو بزنی دختر
یونسو: آره هانا راس میگه...مارو بهش معرفی کن ما هم برای دست مزدت برات شیرموز
میگیریم به نوبت...تا آخر سال
و دخترا همه با هم تایید کردن
_ مطمئن نیستم حتی بخواد دختر به چشم ببینه. بعدشم...من سال دیگه باید برم
آمریکا...مجبور بودم امسالو جهشی بخونم. قبالً در این مورد صحبت کردیم...
سولهی:یاااا...تو با ما اومدی دبیرستان جای اینکه سال اول بخونی رفتی سال آخرو
خوندی...میتونستی با ما میومدی سال اول بعدش جهشی میخوندی
_ کسل کنندست
هانا: یا یا یا یا یا یا یا من دارم واسه امتحانای نیم سال اول جونمم میدم اون وقت خانم میگه
کسل کنندستتتتتتتت؟؟؟؟
از جاش بلند شد و با عصبانیت گفت
هانا: جرئت داری حرفتو تکرار کن تا به سول هی بگم بخورتت!
با این حرفش منو یون سو زدیم زیر خنده
سولهی: یاااا میام خودتو میخورمااااا !!!
خندمون بیشتر شد
هانا: اصال خودم میخورمت
(یونگ همون ا.ته)
(میتونید تصویر رو ا.ت تصور کنید یا خودتون رو جاش بزارید)
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
اگر زود ب زود بزاری عالیه
تلاشمو میکنم :)