17 اسلاید صحیح/غلط توسط: 💜Romi انتشار: 2 سال پیش 273 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام سلااام چطورین یا نه؟ من بالاخره اومدم با پارت جدید میدونم میدونم خیلی دیر شد ولی واقعا حجم کارام بالاست این به کنار ار چهارشنبه من حالم بده خلاصه که ببخشید خیلی خب الان بریم که یخ پارت طولانی داشته باشیییم آتییییش❤️🔥😂
(روز بعد)
(از زبون لیا)
آروم چشمامو باز کردم چند بار پلک زدم تا دیدم درست بشه به اطرافم نگاه کردم وایسا ببینم من کجام؟.....آها یادم اومد خیر سرم بیمارستانم به ساعت نگاه کردم ۸ صبح بود ۸ ساعت بعد از تقریبا ۲ روز نخوابیدن کمه ولی باز همینم خوبه دیشب همش بیدار میشدم میرفتم جونگکوک رو چک میکردم بعد میخوابیدم دلشوره داشتم آروم بلند شدم و رفتم سمت جونگکوک هنوز خواب بود کیوت خر رفتم دستشویی و یه آبی به دست و صورتم زدم با اون چند قلم لوازم آرایشی که همراهم بود یه آرایش ساده کردم و از دستشویی اومدم بیرون جونگکوک بیدار شده بود با مو های ژولیده و چشمای خستهش روی تخت نشسته بود و به یه نقطه نا معلوم خیلی شده بود به شدت توی اون حالت کیوت بود
+اواااا کی بیدار شدی ×همین الان +صبح بخیر ×صبح تو هم بخیر +حالت خوبه؟ درد که نداری؟ ×نه عزیزم عالیم +خداروشکر.....میگم که یچیزی ×هووم جونم +اشکال نداره من برم؟ ×بری؟ کجا بری؟ +نه اینکه کلا برم منظورم اینه که بدم تا خونه لباسامو عوض کنم یه دوش بگیرم یه چیز درست و حسابی بخورم بعدش برمیگردم درضمن فک کنم امروز اعضا تا نزدیکای عصر اینجا باشن نگران نباش تنها نیستی ×اووو اوکیه اشکال نداره......نمیتونم صبر کنم که ببینم واکنششون به تو چیه امروز حتما باید ببینیشون +امروز؟ ×آره پس کی بعدشم دیشب تهیونگ احتمالا به اعضا گفته +خیلیییی خب پس من فعلا برم ×خدانگهدار +دوست دارم ×من بیشتر
از اتاق زدم بیرون و رفتم یه سر به کلارا بزنم بعدش برم جلو در اتاقش وایسادم و در زدم €بیا تو +سلام بر بهترین رفیق جهان +علیک سلام بر چاپلوس ترین رفیق جهان +تعریف هم نمیشه ازت کرد😐 €نچ +....😐 €دیشب خوش گذشت؟ +برو گمشووووووووو €😂😂😂خیلی خب خیلی خب جدی راحت عین بشر تونستی حرفتو بزنی +آره...راستش اون اول گفت €همینکه تورو خوشحال میبینم خودش عالیه +قربونت برمممم من رفتم جلو سفت بغلش کردم +مرسی بابت همه چیز €خواهش میکنم به هر باید یه جوری لطفت رو جبران میکردم +این چه حرفیه یه چیزی بوده توی ۵ سال پیش €به هرحال من جونمو مدیون توئم
(فلش بک به ۵ سال پیش)
(ساعت ۱۱ شب به وقت امریکا)
(از زبون لیا)
ساعت ۱۱ شب بود داشتم از شرکت برمیگشتم نمیدونم اینکه پیاده برم تا سرکار چه ایدهی مزخرفی بود چونکه توی چندین کشور شرکتمون شعبه داره هرچندوقت یک بار باید یا من یا پدرم به شرکت ها سر بزنیم الانم به همین دلیل من امریکام همینطوری داشتم میرفتم که به یه خیابون خلوت رسیدم از انتهای یکی از کوچه های توی همین خیابون صدای جیغ یه دختر میومد کنجکاو شدم و از اونجایی که دفاع از خودم رو بلدم به سمت کوچه رفتم ۳ تا مرد که فک کنم اوضاع خیلی خوبی نداشتن (درواقع معدشون رو یکم زیادی ضدعفونی کرده بودن😐😂سلطان سانسور فقط خودم) دور یه دختر حلقه زده بودن خیلی دلم برای دختره سوخت یه لحظه حس کردم داره به کرهای هم کمک میخواد اوضاع خوبی نبود ولی یه حسی بهم میگفت باید به دختره کمک کنم همه شجاعتم رو جمع کردم و بلند دار زدم آهااااای تا نگاهاشون به سمت من برگشت به کرهای گفتم فرار کن بعدشم دختره به سمت من دوید دستشو گرفتم و باسرعت از کوچه اومدیم بیرون خیلی دویدیم تا به یه خیابون امن و شلوغ رسیدیم +خوبی €آ..ره اوووف نفسم گرفته +منم...همینطور چند دیقه نفس گرفتیم +چی میخواستن؟ €خودمو +اسمت چیه؟ €کلارا تو چی؟ +لیا €خوشبختم +منم همینطور و اونجا شروع دوستی ما بود
(پایان فلش بک)
€اممممم فک کنم ۲ نفر از اعضا bts اومدن +چیییی تو از کجا میدونی؟ €ایناها بعدشم با صفحه کامپیوتر که روی دوربین های مداربسته بود اشاره کرد +واییی من برم خونه اینطوری نمیشه منو ببینن €هیچی دیگه اسکل شدی رفت +فعلااا بای €خدانگهدار
(از زبون جونگکوک)
تصمیم گرفتم یکم توی گوشیم بچرخم مشغول بودم که در زدن ×بفرمایین /سلااام بر مکنه قوی خودمون ×سلام سلام بیا تو فقط خودتی؟ /نه نامجون هیونگ هم هست رفته پیش دکترت الان میاد ×آهاا....میگم که دیشب بهشون گفتی؟ /چیو؟ ×یاااااااا اذیت نکن دیگه /😂😂خیلی خب خیلی باشه......آره بهشون گفتم ×خب نتیجه؟ /خب راستش اولش که خیلی تعجب کردن ولی بعدش همه چیز رو ریز به ریز براشون توضیح دادم خب ماجرا یکم زیادی غیر واقعی بود ولی خب باور کردن ×یسسس دوباره در زدن ×بفرمایید €سلااام حال گلدن مکنه ما چطوره ×عالییی &با دکترت صحبت کردم گفت که حالت خیلی بهتره همین روزا مرخص میشی و با توجه به آزمایش هایی که دادی زهری که توی بدنت بوده به طرز معجزه آسایی آز بین رفته و این واقعا معجزست چونکه هیچ دارویی براش وجود نداره و اینکه تونستی زنده بمونی به لطف بدن قوی خودته /دیگه ای از قابلیت های گلدن مکنهست ×😁 &جونگکوک ×جونم &ما دیشب همه چیز رو از تهیونگ شنیدیم ازت میخوام که خودت هم یه دور همه چیز رو بگی ×(همه چیز رو میگه)
&خیلییی خب ببینم کی میخوای این دختر خوشبخت رو به ما نشون بدی ×اتفاقا قبل از شما بیاین رفت خسته بود از وقتی که من گلوله خوردم تا همین دیشب نخوابیده بود تازه دیشب هم کم خوابید اومدنش بالا سرم رو حس میکردم ضاهرا ۲ ۳ ماهی هست که کلا زندگی نداره گفتم که /ببین لیا خیلی دوست داره هاااا اینطوری که من تحقیق کردم و فهمیدم عاشق کارشه و هیچ جوره ولش نمیکنه ولی ۳ ماهی هست که نرفته سرکار ×آره میدونم...وایسا ببینم تو تحقیق کردی؟ /با یه سرچ تو گوگل😐سلبریتی نیست ولی خیلی معروفه ×من نمیدونستم😐 &زحمت کشیدی ×😐😂 /حالا لیا خانوم کی تشریف میارن؟ ×احتمالا عصر &خیلی خب پس ما امروز بالاخره میبینیمش ×اوهوم
(از زبون لیا)
وقتی رسیدم خونه باران سریع پرید بغلم خیلییی دلم براش تنگ شده بود *سلام چطوری دختررر +سلام عشق من مرسییی دلم برات تنگ شده بود *من بیشتر خوشحالم که تو رو خوب میبینم +مرسی *لیا یه چیزی +جونم *خالم رو یادته که کره بود؟ +آره آره خب *دیروز یه سر رفتم پیشش گفت که یکی دو هفته ای میخواد بره سفر منم میخوام باهاش برم که تنها نباشه تو نمیای؟چونکه هنوز میشه بلیط گرفت +من که نمیتونم ولی خوب کاری میکنی توی این مدت توهم پا به پای من اذیت شدی *نه بابا این چه حرفیه +ساعت چند پرواز داری؟ *۴ بعد از ظهر ولی من ساعت ۳ میرم فرودگاه +خب میرسونمت *نه الان خاله میاد دنبالم که برم خونشون کمکش کنم تا قبل از رفتن یه سر و سامونی به خونه بده +بیام کمکتون *قربونت تو استراحت کن +خیلی خب (نیم ساعت بعد)خاله باران اومد *خب دیگه من برم +خیلی مواظب خودت باش *حتما خدانگهدار +خدانگهدار عشق من
باران که رفت اومدم توی خونه لباسامو عوض کردم(لباس لیا👆) و رفتم توی آشپزخونه در یخچال رو باز کردم و دیدم ساندویچ سرد داریم خوبه همونو در آوردم و رفتم جلو تلویزیون و شروع به خوردنش کردم و بعدش رفتم حموم
(پرش زمانی به ساعت ۵ عصر)
از ساعت ۱۲ تا همین الان خواب بودم از جام بلند شدم و به دست و صورتم یه آب زدم آرایش کردم و لباسامو عوض کردم چون حرس زدم شاید اعضا اونجا باشن یه لباس مناسب پوشیدم (استایل لیا👆) ولی برای شب یه هودی و شلوار هم برداشتم رفتم تو حیاط و سوار ماشین شدم(خب دوستان بیاین باهم خونه لیا رو ببینیم خونه اصلیش توی آلمان هم بهتون نشون میدممم)
نمای بیرونی خونه لیا توی کره لیا
نمای داخلی خونهی لیا توی کره
و اتاق لیا توی کره
نمای بیرونی خونهی توی آلمان لیا (جهت اطلاع این خونهی خودشه نه پدرش🥲مدیونین فک کنین مث چی دلم خواست)
بخشی از نمای داخلی خونهی لیا توی آلمان
و در آخر اتاق لیا توی آلمان
خیلی خب دوستان اینم از این پارت امیدوارم خوشتون اومده باشه دوستون دارم مواظب خودتون باشین باییی🤍✨️
17 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
25 لایک
زدم از اسلاید 8 برم 9 بعد صورت عکسرو ندیده بودم قبلشم اول عکس کوکی اومد و داشتم اول قربون صدقه اون میرفتم. بعد فکر کردم اسلاید 9 هم عکس جونگ کوکه تا شروع به قربون صدقه رفتم دیدم نه جونگ کوک نی =/
آدم تو آفتابه آب بخوره الی اینجوری ضایع نشه :/
جرررر😂
دور از جون
عالی بود آجیییییی😍
واییی جونگ کوکیییم بچم😍🥺
خبر داری این داستانت باعث شده چند وقته رو کوک کراش بزنم😂🤦🏻♀️
مرسیییی
😂😂توی خیالاتت خوش باشی😁
هه یکارایی داریم میکنیم دیگ😂😎🤦🏻♀️
😂😂
عالی
و اینکه پارت بعدو میزاری یا بیام ت خوابت هنننن پارت بعدو بنویس قبل اینکه با قمهه بیام ت خوابت 🤐🖐
مرسی💜
پارت بعدی رو نوشتم یه سری عکس و اینا باید براش آماده کنم فقط😁
یکی نکن شر میشه😂
هنو نخوندما 😂💔
رفتم ناهار بخورم خب اومدم الان میخونم بعدش شاید برم مشقامو بنویسم 😂💔
نوش جونت❤️
عالییی
مرسیی✨️🤍