صدای موج دریا🌊پارت دهم💙

سلام سلام چطورین بچه ها من اومدم با پارت دهممم بریم که داشته باشیییم آتیییش❤️‍🔥😂

خواستم وارد اتاق بشم که وایسادم €چرا وایسادی؟ +یه چیزی رو یادم نبود....اون منو نمیشناسه و ریکشن جالبی بعد از اینکه یه دختر غریبه توی اتاقش ببینه نشون نمیده.... €از دست تو.....ببین یه چیزی رو خواستم خودت بفهمی ولی انگار باید بهت بگم.....لیا حونگکوک تو رو یادشه +چ...چی؟ €وقتی بهوش اومد اولین چیزی که گفت‌ اسم تو بود و اینکه خیلی دلتنگته‌ و مطمئنا عاشقته شک نکن +از کجا مطمئنی ×گفت که کسی که باعث شده من از کما بیام بیرون لیا بوده+خب دیوونه چرا زودتر نگفتی €میخواستم پشت تلفن بگم بت ولی اینقدر زر زدی یادم رفت😐 +یعنی الان من برم تو؟ €نه پس وایسا اینجا😐منم میرم شما دوتا مرغ عشق راحت صحبت کنین😂 +مرسی💕 €😊

کلارا رفت با تردید در زدم ولی جوابی نشنیدم نگران شدم آروم در رو باز کردم و با یک عدد بانی غرق در خواب رو به رو شدم پس بگو آقا خواب تشریف داشتن آروم رفتم‌ و روی صندلی کنار تختش نشستم و شروع کردم‌ به آروم موهاشو نوازش کردم و یه ب‌و‌س‌ه کوچیک روش گذاشتم (از زبون جونگکوک) وقتی اعضا از پیشم رفتن بخاطر داروها رسما بیهوش شدم(از شدت خواب یعنی خوابش میومده بچم مثل الان من) توی خواب ناز بودم که با احساس اینکه یکی داره موهامو لمس میکنه آروم چشمامو باز کردم و با صحنه‌ای که دیدم شکه شدم اون....اون لیا بود ×ل...لیا لیاا +جانم‌ ببخشید بیدارت کردم ×ت..تو واقعا خودتی؟ +پس انتظار داشتی کی باشه؟ ‌ ‌‌ ‌ آروم سعی کردم بشینم +آروم مواظب باش ×خوبی؟ +تو خوب باشی منم خوبم

‌‌(از زبون لیا) موهاشو که داشتم نوازش میکردم بیدار شد راستش انتظار نداشتم سعی کردم عادی رفتار کنم ولی انگار نمیشه دلم میخواد بغلش کنم +جونگکوک؟ ×آممم...جانم +میتونم یه چیزی ازت بخوام؟ ×آره حتما +میشه....میشه بغلت کنم ‌‌‌ ‌ ‌ یه لبخند خرگوشی به نشونه‌ی رضایت تحویلم داد و منم بدون وقفه پریدم بغلش ×دلم برات تنگ شده بود وروجک +من بیشتر ×لیا +هوم؟ ×منو ببین آروم توی چشماش نگاه کردم ×دوست دارم💜 بی وقفه آروم ب‌و‌س‌ی‌د‌م‌ش و دوباره بغلش کردم +منم دوست دارم! ×نه! +چی رو نه؟ ×منو ببین ‌ نگاش کردم ×حالا بگو +دوست دارممممم💜 ×حالا شد ‌دوباره بغلش کردم

+نمیدونی وقتی فهمیدم چه بلایی سرت اومده چه‌ حالی شدم ×ولی بد هم نشد +از چه نظر؟ ×فک کنم بر اثر شکی که بهم وارد شد بود که همه چیز رو به یاد آوردم +اوهوم شاید ×خب بگو ببینم توی این ۳ ماه چیکار کردی؟ +در افسردگی کامل به سر بردم ×اون وقت چرا؟ +چرا؟ خب من انتظار نداشتم که منو یادت نیاد و وقتی منو یادت نیومد متوجه شدم که چقدر تو برام مهمی و دوست دارم ×آخییییی دوباره محکم فشارم داد +جونگکوکی تو خیر سرت تیر خوردی خب الان همه‌ی بخیه ها باز میشن ×عیب نداره +ببینم تو خوابت نمیاد؟ ×میومد ولی تورو که دیدم خواب از سرم پرید +خیلیییی خب حالا تو بگو چیشد که تیر خوردی؟ ×راستش فقط یادمه که داشتم میرفتم توی ماشین و بعدش بوووم +بوم؟ ×یعنی شلیک کردن بهم

+راستش اون گلوله به یه ماده خاص آعشته شده بود که یه زهر خیلی قوی بود ×تو از کجا میدونی؟ +گلوله رو خودم بررسی کردم ×اووو خسته نباشی +مرسی ×چرا چشمات پف کرده؟ ×راستش مدت زیادیه که نخوابیدم‌ و اینکه خیلی گریه کردم ×بمیرممممم +خدانکنه ×لیا میگم که تو با خانوم اندرسون دوستی؟ +کلارا؟ ×آره +آره چطور مگه ×به تهیونگ همه چیز رو گفته😐 +آره گفت ×و کار منو راحت کرد امشب تهیونگ قراره به اعضا بگه +چیییییی ×اشکالی داره؟ +من آمادگیشو‌ ندارم ×چاگیا آمادگی نمیخواد که +چی؟ ×میگم آمادگی نمیخواد +نه قبلش.‌..منو چی صدا زدی ×آها از اون لحاظ....ببین چاگیا +چاگیا😄ووووویییییی دلم ریخت×چاگیااااااااااا +دیوونه‌ای بخدا ×نه بیشتر از تو +پس من چی تورو صدا کنم؟ ×هرچی دوست داری +کوکی جانگکوک چاگیا بانی بیب همه چییییی

×هیچی دیگه د‌و‌س‌ت‌دخ‌ت‌ر‌م خل شد رفت😐 +تو الان چی گفتی؟ ×خب اصلاح میکنم ه‌م‌س‌ر آیندم خوبه😂 +هنوز نه به باره نه با دار ×همینا که هست مگه تو منو دوست نداری؟ +معلومه که دوست دارم ×پس دیگه +آخه راستش شکه شدم میدونی من تاحالا هیچ ر‌ا‌ب‌ط‌ه احساسی نداشتم ×جدی؟ +اوهوم همیشه اینطوری بوده ×خب خوبه دیگه +آره‌....خب الان چیکار کنیم؟ ×اوووم فیلم ببینیم +مگه داری؟ ×آره اعضا که اومدن فیلم هم آوردن با خودشون +اوووو چه خوب ×پس این فلش روی میز رو وصل کن به تلویزیون رو به رو بعد بیا فیلی ببینیم +اوکی

(شب) ×اوووف بالاخره تموم شد +اوهووم.....کوکی ×جانم +من خوابم میاد ولی نمیخوام برم خونه ×میخوای بیای روی تخت من بخوابی؟ +جا نمیشیم....اوووم آها این کاناپه تخت خواب شوئه روی همین میخوابم ×هرجور راحتی +اوکی ×شب بخیر +شب تو هم بخیر آروم گونشو ب‌و‌س‌ی‌د‌م و روی کاناپه دراز کشیدم

×لیا +جونم ×تو چرا اینقدر صدات خوبه؟ +جدی؟ ×اوهوم...وقتی تو کما بودم صدا ها رو می‌شنیدم و صدای خوندن تو یکی از امید های من برای بهوش اومدن بود +قربونت برمممم من ×خدانکنه....لیا صدات مثل صدای موج دریا آرامش داره +بخونم؟ ×اوهوم وقتی خوب شدم اونوقت منم به جبران واست میخونم ولی الان تو بخون +اوکی این آهنگی که میخونم به زبان مورد علاقمه یعنی فرانسوی اسمش هست Mon amie la rose (اسم این آهنگ رو توی داستان قبلی هم آوردم توی کامنت ها بگین ببینم گوشش کردین؟) و بعدش شروع کردم به خوندن آهنگ که تموم شد به جونگکوک نگاه کردم غرق خواب بود آهنگ کوتاه بود چقدر زود خوابش برد😐رفتم و یه ب‌و‌س‌ه دیگه رو لپش گذاشتم و درجا خوابیدم

مکالمه دوتا ناشناس _لعنتی )چی شده؟ _جئون بهوش اومده )خودم م‌ی‌ک‌ش‌م‌ش _لازم نکرده تو دیگه اقدام کنی همین فکر تیراندازی هم از گند کاری های جنابعالیه‌ )بد کردم؟ حداقلش این بود که دیدیش _برو گمشو(پایان تماس)

خب اینم از این پارت دوستان چونکه مدارس حضوری شده ممکنه من خیلی وقت نکنم زود با زود پارت بنویسم خلاصه که اگه دیر پارت گذاشتم پیشاپیش ببخشید🤍میبوسمتون دوستون دارم مراقب خودتون باشین خوب غذا بخورین و حواستون باشه کرونا نگیرین خدانگهداااار💜