سلام عزیزای دل? من اومدم با سری دوم تستم امیدوارم خوشتون بیاد? لایک و کامنت یادتون نره??
با احساس خیس شدن صورتم چشمام رو باز کردم ک ماریا رو دیدم ک با یه لیوان اب روبه روم ایستاده و انجلنا و لاتین هم کنارم بودن و با ناراحتی و نگرانی نگام میکردن ک بلاخره ماریا زبان باز کرد و گفت(عزیز دلم بلاخره بیدار شدی چه بلایی سرت اومده بود؟ من هنوز گیج بودم و گفتم ( چیشده اخ چقدر سرم درد میکنه) ک لاتین گفت( ایشون اقای رابرت هستن و لطف کردن و دیشب شمارو نجات دادن ) یه لحظه تمام اتفاقات دیشب اون دختر و جیغ و اینارو بادم اومد و حالم گرفته شد نگاهی به پسره کردم پسره چه شکلیه؟
12 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
🔮آینده ای در خواب🔮اولین داستانم هست بیا تو پیجم و به داستان منم سر بزن🤗 فالوم کنی فالویی بک میدم😜
خیلی هیجانی و ترسناک مخصوصا عالی بود لطفا ادامه شو بزار مرسی :)♡