اینم پارت یک مقدمه در حال بررسی هست💕
¹⁵ سال قبل از نقطه آغاز:
از زبان دانای کل"
هنوز مدت زمان زیادی از پسر دار شدنشان نمی گذشت که صاحب دختر کوچکی شدندن🧚🏻♀️🧷
لی لی رو به رو دختر تازه به دنیا آمده اش نشسته بود و او را تماشا میکرد و سعی می کرد او را آرام کند . جیمز به اتاق هری رفت و او را در آغوش گرفت و به لی لی ملحق شد.🛏[ایموجی گهواره پیدا نکردممم]
دختر وقتی چشمش به پسر بچه روبه رو اش افتاد شصت اش رو درون دهانش کرد و با تعجب به او زل زد . هری هم او را همانطور نگاه میکرد. جیمز و لی لی خندیدند.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
23 لایک
عالی بود🌸
پاترهد های عزیز حتما به نظرسنجی توهم جادو آموز هاگوارتز باش سر بزنید۰💕🎒
ما قراره کنار هم یه هاگوارتز واقعی داشته باشیم❤️
لطفا پخش کنید گلای من🧋
به داستانم سر بزنید°
ادمین قشنگم پین?💫🧷
عالی بود داستان تو متوقف نکن 😊
مرسی. حتما🍵
پارت بعددد!!
میخواهیمم😂
خیلی خوب بووود🤍🍀
نامیا رد شد از سبزه زار شما:))
گل های زیبایی دارید. لایک برای شما.
سری هم به باغ او بزنید🥲
میشه تو قرعه کشی ۱۰۰۰۰ امتیازیم شرکت کنی سبکش متفاوته و ظرفیتش اندازه ۲ شانس مونده
عالی بود
پستت لایکه پستمو بلایک🌷.
این کامنت جهت حمایت از داستان زیبآت🫂✨
دوست دارم زودتر پارت ۲ رو بزاری🥺🦋
مرسییی❤️
ییییی🧡
خیلی مشخصه که دختره هرماینیه
متاسفم اشتباه👑
شخصیت جدیدم داریم💕
خب خوبه
عالییی پارت دو؟
حتما۰💕💫