پارت 5
دانیار بلافاصله پاشد و گفت پس زود باش بریممم.
دست دیزی رو گرفت و به سمت آزمایشگاه رفتن.
دیزی:«مگه در خروجی توی آزمایشگاس؟؟؟
دانیار:«نه، من اینجا یه ماشین انتقال دهنده دارم اینطوری زودتر میرسیم برای خرید.
دیزی:«این جا برای خرید کجاست؟؟
دانیار:«اهممم، یه جزیره ی دیگس ، فک کنم سرزمین، امم اسمش یادم نیست چون بیشتر به اسم نیمهی آرگو معروفه، اگه بپرسی چرا نیمهی آرگو میگم چون اونجا هم برای ملکه آرگوعه و مثل اینجا پیشرفتس.
دانیار:«خب اونجا ماشین انتقال دهندس، من این ماشین رو خاص درست کردم اون میتونه حداقل 5 نفر رو همزمان به جایی انتقال بده و این در نظارت آرگو نیست پس اگه با این هر جایی بریم آرگو نمیدونه.
دیزی:«اگه این در نظارت آرگو نیست پس غیر قانونیه».
دانیار:«نه، چون من اینو برای آرگو ساختم و برای انتقال افراد انتخابی چون این توی سیستم ثبت نمیشه و کاملا مخفیه و من اجازهی آرگو رو دارم، پس مشکلی نیست. »
حالا حرکت میکنیم خب، بزار مکان رو مشخص کنم.
دانیار مکان رو مشخص کرد و اونا طی ده دقیقه رسیدن اما توی یه ماشین انتقالی دیگه.
دیزی:«دانیار چرا ماشین انتقالی عوض شد؟. »
دانیار:«اوه اینو نگفتم چون از اون فقط یدونس پس نمیتونه که خودش بیار پس ما رو به یه ماشین دیگه تلپورت میکنه و این توی سیستم آرگو ثبت نمیشه، ببین چقدرررر دستگاه کاربردیه ها ها ها هههههه.»
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
خیلی قشنگهههه🥺😍❤️❤️
فالوم میکنی؟