ری اکشن skz وقتی...

وقتی میان ایران

اول میرین خونه خودتون مامانت انقد حرف میزنه« فارسی » بچه هنگ میکنه😂چان:میشه حرفای مامانتو ترجمه کنی؟😅+چرت میگه فقط تو سرنوشت تکون بده😐(بچهههه😂)

تو فرودگاه دستشو گرفته بودی داشتین راه میرفتین بچه کپ کرده بود😂چانگبین:اینجا همون ایرانه؟ +آره مگه چیه؟ «جواب نداد» رفتین خونه مامان بزرگ:: +سلامممم نوه گلم-سلاممم چانگبین: چی میگن؟ -هیچی ولش کن بیا تو...داشتین با خانوادتون حرف میزدین چانگبین: بابا من هیچی نمیفهمم ی چی بگو😭😐 -دارن از تو تعریف میکنن +واقعا؟😶 -آره دیگه...

داشتین با تاکسی میرفتین خونه +خانم -بله؟ +این آقایی که کنارتونه آیدل کره ای هست؟ -بله؟ +هیچی فقط دخترم طرفدار اینا هس تو گوشیش قبلا دیدم +آها... هان:آقا عه چیگفت؟ +هیچی گفت داریم میرسیم -نه! تو حرفاش یه “آیدل” شنیدم😐 +باشه بابا میگه تو آیدلی یا نه... -یعنی انقد معروفم؟🌝 +😐😂

داشتین باهم تو خونه نیوکمپ نگاه میکردین(خلاقیتووووو)😂 بعد یهو فلیکس گفت:این آقا عه که موهاش بلنده چقد برام آشناس! +خب کیه؟ -نمی‌دونم +آفرین *دخترم چیزی شده؟ +نه هیچی نیس نگران نباش -مامانت چیگفت؟ +بابااا اگه میخواین فارکره ای حرف بزنین (ترکیب فارسی و کره ای)😂خب مترجم بیارینننن چرا ب من میگینننن😐😭 -باشه خب😶😂

«داشتین راه میرفتین» +میگم...ایرانیا با قاشق فقط غذا میخورن؟ -آره میخوای بریم غذا بخوریم؟ +آره گشنمه ولی...ولش کن -بیاااا پاپیی (...)

«داشتین با آی ان بابسفنجی نگاه میکردین😂 بچه فارسی بلند نبود فقط نگا می‌کرد😔🌝✨»-میگم موضوع این قسمتش چیه؟ +هیچی -بگو دیگه🥺 +قبلا تو. دیدیش -ها؟😶 +گفتم دیگه😐. (😂😂)

«داشتین بستنی میقولدین،،همه دخترا به هیون خیره شده بودن😂😂» +چرا؟ -چی چرا؟ +چرا همه ی دخترا بهت خیره شدن ؟ -چون حتما تو ایران مردی به این خوش قیافه ای ندیدن😎 +هان؟ -آره دیگه🥱 +😐😐