سلام دوستان با اینکه شرایتش کامل نبود با این حال پارت اخر رو میزارم ی داستان دیگه هم گذاشتم برسی می شه دوست داشتبد سر بزنید. ناظر جونممم پارت اخره دیگه منتشر کن پلیز
سعی می کردم فرار کنم ولی ولم نمی کرد بلند بلند داد می زدم جونگ کوک می یومد کمکم کنه که جیمین با ی بشکن جونگ کوک رو به ستون کوبید . داشت بهم ی نیرو وارد می کرد . کم کم داشت سرم گیج می رفت و بیهوش شدم از زبان جونگ کوک : منو به به ستون کوبید همه جام سست شد اسمون کم کم سیاه می شد و رعد و برق می زد سوفیا داشت تبدیل می شد .........
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
خیلی خوب بود وری گوددد
عالی بود سر چندا از پارت هاش گریه کردم خیلی خوب داستان مینیویسی
عالی بود