که زینب اومد کنار من و حالمو ازم پرسید
_هعی.. ببینم.. خوبی؟
+ بنظرت من الان خوبم؟
_هوم نه
+بیخیال مهم نی
اینو گفتم و سعی کردم بلند شم و موفقم شدم
_هعی چرا پاشدی بگیر بشین ناسلامتی پات پیچ خورده ها
+ عام نه خوبم بابا میخام بازی کنم انگار یادت رفته هفته دیگه مسابقه داریما؟
_از دست تو... ولی من نگرانم ها
+نگران نباش بابا
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
پارت چهار یه هفته تو بررسی موند و اخر رد شد دوباره گذاشتمش دیگه معلوم نیست کی منتشر میشه سر منتشر شدن پارت دومم خیلی اذیت شدم شاید دیگه اینجا ادامش ندم
هعی بخاطر اینه که ناظرا حال و حوصله خوندن داستان و برسی کردنشو ندارن ...
دقیقا
ولی یکیشون خیلی گیر میداد یه چیزی حدود ۴ بار ویرایش کردم تا قبول کرد
جشنگه بیب
تنکس♡
پارت چهار تو تستچی منتشر نشد اینجا بخونیدش
http://adrinaz7.blogfa.com/
حتما
پارت پنج اپ شد✓