7 اسلاید پست توسط: ᵛᵉʳᵒᶰᶤᶜᴬ♛ انتشار: 9 ماه پیش 98 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
آهنگ escapism رو پلی کنین و لذت ببرین :))))
تام با کت و شلوار مشکی جلوی در وایساده بود ، موهای مشکی موج دارش روی صورتش ریخته بود و واقعا جذاب شده بود ، چند ثانیه ای بهم نگاه کرد و گفت : خیلی خوشگل شدی ... لبخندی زدم و گفتم : سلیقه خودته ... آروم خندید و دستش رو آورد جلو ، دستش رو گرفتم و با هم به سمت سالن رفتیم ، تام از پله های سالن پایین رفت و منتظر وایستاد ، خیلی استرس داشتم ، تا حالا توی این شرایط گیر نکرده بودم ... لباسم رو مرتب کردم ، نفس عمیقی کشیدم و از پله ها پایین رفتم ...
سالن تقریبا پر شده بود ، همه نگاه ها به من بود ، حتی پاتر و ویزلی و گرنجر ، نگاه حسادت آمیز گرنجر لبخندی به لبم آورد ... توی جمعیت دارلا رو دیدم که با لبخند به من نگاه میکرد ، بهم لایک نشون داد و بی صدا گفت : تو میتونی ! سرم رو آروم به نشونه تایید تکون دادم و به سمت تام رفتم ، بعد از پخش شدن آهنگ تام دستش رو جلو آورد و گفت : افتخار میدین خانم اندرسون ؟ جواب دادم : حتما آقای ریدل ... اول با چندتا آهنگ بی کلام رق*صیدیم و بعد نوبت خوندن من بود ، یه جای خلوت صدام رو گرم کردم و بعد از حدود پنج دقیقه روی استیج رفتم و به نوازنده ها گفتم که نمیخوام آهنگ کریسمس رو بخونم و بهشون نت های آهنگم رو دادم ، بعد پشت میکروفون وایستادم ، صدام رو صاف کردم و با وجود نگاه های خیره ی بچه ها و تپس قلبم از شدت استرس شروع به خوندن آهنگی که خودم نوشته بودم به اسم escapism کردم ...
اولش همه جا سکوت بود ولی بعدش بچه ها خیلی از آهنگم خوششون اومده بود و داشتن همراهی میکردن ، استرسم از بین رفت و کاملا صحنه رو توی دستام گرفته بودم ، دامبلدور با تعجب بهم نگاه میکرد و مطمئن بودم تو دلش میگه : این دختر دیگه کیه ... اسنیپ هم با لبخندی که تا حالا ندیده بودم به من نگاه میکرد ... بالاخره آهنگ تموم شد و صدای تشویق بچه ها بلند شد ، سریع از استیج پایین اومدم و به سمت دارلا که با متیو و تام وایساده بودن رفتم و نفس عمیقی کشیدم و گفتم : بالاخره تموم شد !
همون لحظه صدای انفجار بلندی اومد و زمین به شدت لرزید ... همه به سمت پنجره رفتن و شعله های آتیش رو دیدیم که توی کل حیاط زبونه میکشید ... ترسیده بودم و میخواستم فریاد بزنم ولی صدام در نمیومد ، دنبال دارلا میگشتم که تام دستمو گرفت و محکم دنبال خودش کشید و با همدیگه به سمت بیرون دویدیم ، رسیدیم به یه جای امن و بعد تام دستم رو محکم گرفت و آپارات کردیم به جایی که نمیدونستم کجاست ... هوا گرم و شرجی بود و صدای موج دریا به گوش میرسید ، تا خواستم چیزی بگم تام گفت : همینجا بمون ...
و آپارات کرد ، بعد از چند ثانیه تام ، متیو و دارلا پیشم اومدن ، دارلا رو بغل کردم و بعد تام بهمون گفت : اینجا همون جزیره ایه که بهتون گفتم ، جامون اینجا امنه ، بیاین بریم سمت کلبه ... بعد راه افتادیم به سمت خونه ای که تام گفته بود ... تموم راه تام محکم دستم رو گرفته بود و مواظب اطراف بود ، به یه کلبه ی چوبی که درش به سمت دریا باز میشد نزدیک شدیم ، واردش شدیم و تام گفت : جامون اینجا امنه ، اتاقا طبقه ی بالا ان ، میتونین اونجا استراحت کنین ... من و متیو و دارلا رفتیم بالا و تام طبقه پایین تنها موند ، ۴ تا اتاق طبقه ی بالا بود و اسم هرکدوم از ما روی یکی اتاقا نوشته شده بود ، وارد اتاق خودم شدم ، تم ساحلی داشت ، کفپوش ها چوبی بودن و کنار آینه ی اتاق پر از اکسسوری های ساحلی بود ، یه شلوار جین بگ و یه تیشرت راه راه سفید و مشکی روی تخت بودن ، لباس مجلسیم رو با اونا عوض کردم ، آرایشم رو پاک کردم و موهام رو بالای سرم جمع کردم تا دور گردنم نریزه و از اتاق زدم زدم بیرون ...
متیو و تام که لباساشون رو با آستین بلند های مشکی ساده عوض کرده بودن طبقه پایین نشسته بودن دور میز غذاخوری و فنجون های قهوه شون رو دستشون گرفته بودن و داشتن صحبت میکردن که با دیدن من ساکت شدن ... متیو از جاش بلند شد و گفت : من میرم طبقه ی بالا به دارلا سر بزنم ... رفت و من روی صندلی کنار تام نشستم ، بینمون سکوت بود و من خیره شدم به منظره دریای رو به رومون ... نگاه خیره ی تام رو احساس میکردم که به نیم رخ صورتم زل زده بود ، بالاخره گفت : تو هر شرایطی بی نقص و خوشگلی ، تو یه فرشته ای ... قرمز شدنم رو احساس کردم و چیزی نگفتم ، تام سیگاری روشن کرد و در حال کشیدن بود که متیو و دارلا اومدن پایین و گفتن : نظرتون چیه بریم لب ساحل ؟...
7 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
20 لایک
هی:) خوبی؟
اوکی ولی بعد ۳ ماه اومدم و اولین نوتیف تو بودی :))) حالت خوبه ؟ اوکی ای ؟ امیدوارم درسا زیاد بهت فشار نیاورده باشه...
عزیزمم:)) خوبم قشنگم تو خوبی؟ اوهوم اوکیه
منم خوبم ، دلم واستون خیلی تنگ شده بود...
خداروشکر همیشه خوب باشی، منمم:))
های:")
یمدته نیستی خوبی؟؟
قشنگم خوبی:)؟
چرا پارت نمیدی🥲👈🏻👉🏻
بعدیییییی
قشنگ بوددد ورونیکام
مرررررسی لونام :))))
عالی!
مررررسی :))))
خیلی قشنگ بوددد
مرررررسی 🥺💜
ببینننن عالیهههه
🥺🥺🥺🥺🥺💜