(تنها روشی که تونستم رمانو بزارم همینه😐💔)💮از زبان آرمان💮 رفتم تو بهنام:وای..تاحالا اینقدر خیسی و یجا ندیده بودم 😂. ارش:این اسفنج😂...هرچی اب بوده جذب کرده😂. بعدم دستاشو گذاشت رو دلش دونفری میخندیدن من:هار هار هار چه قدر سنگ نمکین برای خیارشور مامانم مصرفتون میکنه😒. بهنام:😂...بزگریم خب...ده بسه دیگه آرش. آرش:(درحال خنده موتوری😂😐)یه دیقه..نمیتونم😂. من:آرش من اصاب ندارما. ارش:خیلی خب خیلی خب ببخشید..ولی خدایی اینجوری نمیخوای بری بالا سرش که؟...بدیخت فک میکنه سیلی چیزی اومده. بهنام:آره بیا بریم لباساتو عوض کن بعد بیا. من:نمیخواد. ارش:بیا بریم حرف گوش کن. من:...لباس نیاوردم. بهنام:من این نزدیکیا یه ویلا دارم ارشم تا برسیم واسمون ردیف میکنه مگه نه آرش؟ ارش:...اره شما برین. 👑چندساعت بعدتر👑 بعد از اینکه مجبورم کردن یه دوشم گرفتم😑دوباره به سرعت نور برگشتیم بیمارستان پرستاره:فقط نزارین زیاد صحبت کنه براشون خوب نیست. من:باشه. رفتم تو روی صندلی کنار تختش نشستم خواب بود فقط داشتم نگاش میکردم 👑چندی بعدتر👑 💮از زبان میترا💮 چشمامو باز کردم گلوم درد میکرد ولی نه اونقدرام زیاد ارمان نشسته بود و نگام میکرد لبخند بی جونی زدم چه قدر خوبه دوباره میتونم ببینمش(الان این ماست زل زدن به هم تمومشم نمیکنن😑)داشتیم به هم نگاه میکردیم که در باز شد و پرستار اومد تو یکم نگاشو بینمون رد و بدل کردو اومد سمتم و داشت کارشو انجان میداد که در چارتاق باز شد و آرش اومد تو پشتشم بهنام بود آرش:میدونی ما همیشه عادت داریم گند بزنیم تو لحظه ها. بهنام:دقیقا. ارش:والانم همین کارو کردیم. آرمان:آفرین..میبینم قشنگ هماهنگ شدین. بهنام:ول کن این شل بازیارو بیا بریم که دکتر کارمون داره دکتر. آرش:باید میگفتی مهندس دکتر جور در نمیاد. بهنام:آخه دکتر بیشتر بهش میاد. آرمان:چرت گوییاتون تمومی نداره نه؟ بعدم بلند شد و باهاشون رفت بیرون
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
پارت بعد کو😕
تولی لیست گذاشتم پارت بعدو
آها😀
خدا وکیلی ای دیالوگ هاا رو از کجات درمیاری.... ناموسا خیلی خفنه و باحاله 😐😊
😐😂خب راستیتش نمیدونم من فقط گوشیو میگیرم دستم بقیش با مغز و دست و خداس😂بعدم که نوشتم خودم میشینم میخونم ببینم چی نوشتم
و این نظر لطفته:')ممنان خوشحالوم کردی
مخصوصا دیالوگ آرمان و خیلی دوست داشتم که گفت هر هر نمکتون رو برای خیار شور مامانتو صرف کنین.. اون خیلی باحال بود 😐💔😂
آجی میخوای بمیرم؟؟
ت کامنتا بزار شاید بشه😐💔
یا همون ک کاربرnika گف ی اک بزن چیزی نمیخوادا
اینجوری که داره پیش میره باید بزنم چاره ای نیست💔
هوم نشکون قلبو😁💔
اگه منظورت منم من نیکیم😅❤
اوه ببخش اشتب کردم😅😂💔
محشر بود 😍😍😍
مشکله تستاتو نفهمیدم راستش😅😐
طبیعیه خودمم نفهمیدم😐💔😂
چرا یه اکانت جدید نمی زنی؟
اولم حوصله یه حساب کاربری دیگه زدن رو ندارم دومن سختیم میاد سومن اگه بزنم شماچه جوری پیدام میکنین!؟
منطقیس ولی میتونی یه جا دیگه درست کنی اینجا لیستشو بسازی
والا من تو تستچی حرفه ای نیستم دیدی زدم همه رو به چوخ دادم یکی با رسم شکل به من توضیح بده😐😂💔
بیا من بهت توضیح میدم😂😂
😂👌💜منتظرم
عاشقتم یعنی 😂💕
ببین میتونی به یکی از آجیان که ماشالله تعدادشون بیشمارن تو واتساپی جایی داستانت رو بفرستی واسشون بعد اونا تست درست کنن بعد تو بزاری تو لیست ( یه کف مرتب برای راه حل هام😐😂👏)
هاااا اینم میشه
آجیا یکی بیاد داوطلب اسم بده من بدم بهش😂😂یک عدد نیازمندیم تا پست بگذاره
😂
من ادم خیلی عجولیم کسیم نمیاد....رمان بی رمان پس؟😴😐ایا اینقدر بد نوشتم!؟:'/
حتی شوخیشم زشته 😐
پس چرا کسی نمیاد بوخودا دلم میخواد بنویسم ولی دستم به کار نمیره انگیزه ای یوخ:/
میخوای برات اکانت بزن بایه ایمیله دیگم اگه هم راضی هستی من الکی اکانت نزنم تو همین پروفم بزارم (ببین چه آجی خفنی داری که نصفه شبی ساعت ۱ زیر پتو داره جواب پیامتو میده و فرداهم ساعت ۶ باید بیدار شه و امتحان داره تازه داره پروفایلشم تقدیمت میکنه به خدا مشکلت درست شد باید برام یه تست بسازیا😉😌)
آجی منم فردا ساعت6صبح باید برم مدرسه امتحان دارم😐💔و اینکه اگه اینکارو کنی که من مدیونتم مشکلمم درست شد یکی که کمه 10تا واست تست درست میکنم😂💜اگرم واست سخت نیست اینکارو بکنا نمیخوام تو زحمت بیوفتی بخاطر این بنده حقیر💜
😂😂❤
عالیییی مخصوصا دیالوگای ارش و بهنام
راستی الان میخوای چیکار کنی واسه پارت های بعد ؟
😂خداوکیلی!؟من فکر کردم گند زدم😂💜
نمیدونم هیچ ایده ای به ذهنم نمیاد😐💔آخه چرا😑ایده پیده زد به سرتون حالا خوب بد هرچی بود رو کنین😂😐
اره خیلی خوبن 😂
اک
فقط آرشو بهنام😂
😂اره