هیچی ندارم بگم😝
یک فلش بک داشته باشیم سم جیغ زد و یک ج ناز ه پیدا کرد و بریم سره داستان از زبان لیزا(همون مادره بچه ها)👮♂️الو اداره ی پلیس کی استون بفرمایید.با همه ی توانم داد میزنم آقای پلیسسسسس اینجا جنازه هست بالای زمین بزرگ(بچه ها یک ناهماهنگی اونجاست که یک زمین کناره یک پرتگاه بزرگه که اونجا یک مسافرخانه بوده و الان ملک شخصی)👮♂️چییییییی!یعنی اهم فوری میایم اونجا میگم ممنون و قطع میکنم و به بچه ها میگم به جنازه دست نزنید و برید بالا در همین حین در اداره ی پلیس👮♂️جناب سوران!جناب سروان!👨وای جورج چه خبرته!👮♂️ دوباره اونجا جنازه پیدا شد👨کجا👮♂️وای جناب سروان اون خونه ای که بالای پرتگاه هست👨چیییییییییییی فوری دو تا نیروی ویژه بفرست به اونجا دیگه واقعا میترسم آقای شهردار دستوره تخریبش را بدن
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
OMG فوق العادهههههه بودددددد
مرسییییییی🥰🥰🥰🥰
عالیییییییییی💖💖💖💖💖
مرسییییییییییی😘😘😘😘😘🥰🥰🥰
عالی بود بی صبرانه منتظر پارت بعدی هستم بخش آینه خیلی شبیه داستان من بود ولی اونقدر زیاده روی کردم که عدم تایید شد
واقعا؟نمیدونستم گلم😁واقعا میخوام که داستان های تو زود بیان و اون داستان ترسناکه😈
حیف تستچی تایید نکرد می خوام دوباره بنویسم شاید تایید کرد
یکی کمتر ترسناکش کن
آخه مزه اش از بین میره
اوممممم🧐پس ترسناک بنویس ولی بامزه هم بنویس😝شاید تستچی قبول کنه🙂
عاااالی منتظر ادامه شم 💙💙💙
اره بی نظیر بود
میاد گلم نگران نباش