خب میریم سراغ داستان لایکو کامت یادتون نره با اینکه انرژی نمیدید بازم میزارم🙃💜
خب پارت قبلی اینجا بود که ا\ت برای تست رفته بود و منتظره تست بود🙄
دیدم که نوشته خانم کیم شما میکاپر گروه بی تی اس شدید و از همین امروز کارتونو شروع میکنید و شمارو ساعت۳تو کمپانی بیگ هیت ملاقات می کنیم....
چی گروه بی تی اس😱وایی باورم نمیشه کی فکرشو میکرد من بشم میکاپر گروه بی تی اس وایی خدای من از شدت ذوق یادم رفت اصلا قراره برم کمپانی😂💔 سریع یه نگاه به ساعت کردم دیدم۱۰صبح خیالم راحت شد یکم دیگ خوابیدم وقتی بیدار شدم دیدم ساعت ۱۲ رفتم صبحونه برای خودم خودم درست کردم و خوردم... (عکس بالا اشپز خانه ا\ت برای تصور بهتر)
یه نگاه به ساعت کردم ساعت ۱بود.تصمیم گرفتم برم حموم چون من وقتی برم حموم یه ساعت صول می کشه...رفتم حموم بعد از یک ساعت یه حوله دورم کشیدم رفتم تا لباسامو اماده کنم در کمودمو باز کردم نمی دونستم چی بپوشم بلاخره با کلی کلانجار رفتن با خودم یه ست اسپرت قرمز پوشیدم..لژ لب صورتی با یه ریمل زدم دیدم ساعت ۲:۱۵دقیقس...
کیفمو برداشتم سوار ماشینم شدم رفتم سمت کمپانی ماشینمو پارک کردم(بالای تصویر ماشین ا\ت)رفتم به همون اتاقی که برای تست رفته بودم در زدم گفت بیا تو (-اقاهه+ا\ت) -سلام خانم کیم منتظرتون بودم بفرمایید بشینید تا در مورد قرار یا هم صحبت کنیم +بله حتما (از زبون ا\ت) بعد از بستن قرار داد اقایه چو گفتش که امروز گروه بی تی اس کنسرت دارع باید من با اعضارو اماده کنم. اقای چو به من گفتش که باید من رو به اعضا معرفی کنه پس دنبالش رفتم پشت سرش وارد اتاق شدم اعضارو دیدم که هر کدوم گوشی دستشون بود به جز یکی که خواب بود فکر کنم شوگا بود من زیاد طرفدار بی تی اس نبودم ولی تو آمریکا که بودم بهترین دوستم رزی طرفدار پرگاپرس بی تی اس بود پس اسماشونو از طریق رزی میدونستم جیمین رفت شوگارو بیدار کرد شوگا وقتی بیدار شد نمی دونم چرا به چشمام زل زده بود نگاهمو ازش گرفتم اقای چو به من گفت خودمو معرفی کنم.
سلام من کیم ا\ت هستم از آشناییتون خوشبختم اعضا تک تک خودشونو معرفی کردن بعد اقای چو رو به من کرد گفت کارتونو شروع کنید یه تعظیم کوتاه کردمو رو به اعضا گفتم کی میخواد اول میکاپشو شروع کنم جیمین سریع دستشو برد بالا گفت من من منم گفتم باش (از دید شوگا) مثل همیشه خوابیده بودم که جیمین منو بیدار کرد وقتی بلند شدم دختری رو دیدم که پیش اقای چو ایستاده بود یکم که دقت کردم دیدم عه اون همون دخترس که دیروز دیدم،دیدم منو دارع نگاه میکنه چند لحظه محو چشماش شدم چشماش مثل دریا بود روشو ازم گرفت و خودشو معرفی کرد اقای چو بهش گفت که کارشو می تونه شروع کنه بعد رفتن اقای چو ا\ت رو به ما کردو گفت کی میخواد اول میکاپشو شروع کنم جیمین سریع گفت من...تا پارت بعد فعلا🙃🚶🏽♀️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود پارت بعد خواهش میکنم 🌟💙🌟💙
حتما گلم مرسی از نظرت