سلام من ادرینا هستم و اومدم با پارت جدید داستان میراکلسی ی احساس
لیدی باگ_ من...کت من........ خسته شدم چرا همیشه اعتراف کردن به عهشق اینقدر سخته اما دوباره تو خودم نگهش نمیدارم چون نمیخوام کت رو هم از دست بدم تجربه ی ادرین بسم بود خیلی هم بسم بود دیگه به خودم اجاذزه ی شک کردن ندادن و داد زدم عاشقتم کت نوارررر کت نوار _ چ..چی من باورم نمیشه که گونشو بوسیدم که قرمز شد و خواست ببوستم چشمام رو بستم که یک دفعه نادیا با دوربینش وارد شد من و کت که خیلی ضد حالی خورده بودیم بهش چشم غره رفتیم که اون گفت اما من اومدم جوابتونو بفهمم با من مصاحبه میکنید ؟
از حرص دندونامو روی هم فشار دادم اما در اخر قبول کردم باید این ماجرا تموم میشد دست کت رو گرفتم و گفتم اما تنها مصاحبه نمیکنم که کت گفت منم بدو ن عشقم مصاحبه نمیکنم(این دوران خوش خیلی ادامه ندارد هق باشه باشه رقتم پارازیت نمیندازم) الیا شم...شما کت نواره اره ما عاشق هم هستیم لیدی باگ ولی دیگه نمیخوایم پنهان کنیم بله ما عاشق هم هستیم و قرار میزاریم نادیا خیلی خب پس باید باهاتون یک مصاحبه ی درست و حسابی بکنم کت نوار بقرمایید مای لیدیو با دست اش صندلی رو عقب کشید تا لیدی باگ بتونه بشینه نور.... صدا .....حرکت
نادیا _ گیج نشید این فقط خبره سلام من نادیا شاماک هستم با پخش زنده ی مصاحبه با ابر قهرمانان محبوب شما لیدی باگ و کت نوار کت نوار_سلام به همه طرفدارانم لیدی باگ_ سلام چرت میگه اصلا طرفدار نداره کت نوار _ تا تو رو دترم نیاز به طرفدار ندارم لیدی باگ_ لوس نشو کت نادیا_ خب خب این مصاحبه از چند بخش تشکیل میشه بخش اول بخش گفت و گو که بخش اول هست بخش دوم یا بخش سوپرایز بزرگ و بخش سوم یا بخش بازی یاخر
لیدی باگ _ بریم که انجامش بدیم نادیا_ خب ما الان در بخش گفت و گو هستیم تو این بهش من سوالاتی رو که طرفدار های شما برای ما ایمیل کردند رو میپرسم و شما جواب میدید بعد از هر جواب اولین طرفدار شما که زنگ بزنه در مورد اون جوابتون یه کار میگه که انجام بدید مثل بازی ی جرات حقیقی هست سوال اول برگه ای از روی میز برداشت و خواتد _ رابطه ی شما چیه لیدی باگ_ من و کت عاشق رهم هستیم و قرار میزاریمم نادیا_ تماس اول خانم...الیا سزار(بچه ها الیا رفته خونه)
بقیش بمونه برای پارت بعدی که هیجانش خیلی زیاده
باییییییییییییییییییییییییییییی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (2)