سلام دوستان اومدم با پارت دو امیدوارم خوشتون بیاد😇
ساعتای ۱۲ شب یه شماره ی ناشناس زنگ زد🔊📞منم با تعجب گفتم یعنی کیه؟؟جنی گفت حتما همون آدم معروفایی هستن که ماشینتو بهشون قرض دادی منم با شوق تلفن رو جواب دادم😃📞من:الو بله؟؟ خلاف کار:اوه پس تو همون دختر کیوتی😈 من:ببخشید منظورتون چیه؟؟🧐 خلاف کار:دیدم تو لیست شماره ی آقای جیمین معروف شمارو دختر کیوت سیو کرده بود من:واقعا؟؟😃😲😳💃🏻💃🏻 خلاف کار:اگه الان ده میلیارد بهم ندی جیمینو میکشم🔫آدرس رو میفرستم بیا و ده میلیارد رو بده واگرنه خودت میدونی چی میشه پلیس ملیس هم خبر کنی کارت ساختس و زود تلفن رو قطع کرد من:جنی میخوان جیمین رو بکشن من باید خودمو برسونم باید به پلیس زنگ بزنم📞
جنی:داری چی میگی اگه این یه تله باشه چی؟؟ من:آره جنی باید بگم اگه راست میگی گوشی رو بده جیمین من نباید به این دزده اعتماد کنم به همون شماره زنگ زدم📞چند بار قطع کرد بالاخره گوشی رو جواب داد من:تو گفتی و من باورم شد😏 خلاف کار:الان گوشی رو میدم جیمین جیمین:لیسا!اون هممون رو گرفته لطفا نیا بزار ماروبکشه اگه بیای تو رو میگیره!لیسا من...یهو خلاف کار گوشی رو ازش میگیره و قطع میکنه من از جنی با ناراحتی خداحافظی میکنم🥺 و با عجله سوار ماشین میشم🏃🏻♀️🚗 بعد به اون آدرسی که پیام داده بودن رفتم با خودم گفتم این جا چه قشنگه یعنی خونه بی تی اسه؟؟خودم رو مسلح کرده بودم و بایه کیف صورتی👛 اومدم تو تا فکر کنه پول توش هست 💴₩👛
رفتم دیدم کل اعضا رو گرفته و به طناب رو صندلی بستتشون منم اعضا رو اینجوری نگاه میکردم😲🥺😃💃🏻😢(توجه کنید من جیمین و کوک رو بیشتر از همه دوست دارم شوگا مثل برادرمه و جی هوپ و وی هم یکمی دوست دارم و از نامجون زیاد خوشم نمیاد) اعضا هم اینجوری منو نگاه میکردن:جیمین و جونگ کوک:😍😨 شوگا:😮😴 نامجون:🤨 جی هوپ و ته:🤩یهو اومدم پیش کوک تا بازش کنم جیمین و کوک رو کنارهم بسته بود.یهو یه چیزی رو سرم احساس کردم برگشتم دیدم اسلحه است من پشت سر کوک بودم با ترس خلاف کار رو نگاه کردم بعد دستم رو کردم پشت کمرم در کیف رو باز کردم و چاقو رو به جونگ کوک دادم کوک هم شروع کرد به باز کردن دست خودش
(*****یعنی سانسور دیگه خودتون متوجه شین)منم با زانو زدم تو*****خلاف کاره تفنگ رو از دستش گرفتم رفتم پشت سرش و با لگد زدم تو کمرش و روی کمرش نشستم تا بلند نشه😁 کوک هم خودش رو باز کرد و چاقو رو داد جیمین تا خودش و اعضا رو باز کنه بعد من زنگ زدم پلیس و کل ماجرا رو برای پلیس تعریف کردم پلیس هم خودشو رسوند🚓🚔 بعد که پلیس خلاف کاررودستگیر کرد جونگ کوک و جیمین اومدن و بهم گفتم تو خیلی دختر شجاعی هستی واقعا کارت عالی بود😍👍🏻👌🏻 منم از هردوشون تشکر کردم بقیه اعضا هم تشکر کردن خیلی از نزدیک جذاب بودن😍اسمم رو پرسیدن جیمین و کوک گفتمن ایشون لیساست همون دختری که ما رو از دست طرفدارا نجات داد😅بعد باهاشون کلی سلفی و امضاء گرفتم جیمین و کوک گفتن بمونم اما من گفتم دوستم جنی منتظرمه شماره هاشون رو به زور ازشون گرفتم و رفتم.
بعد رفتم خونه و دیدم ساعت یک شبه🕐🤦🏻♀️ دیدم جنی بیست و دو باز زنگ زده اما گوشی رو بیصدا بوده باید فاتحه ی خودمو میخوندم گفتم حتما دعوام میکنه😥 یهو جنی با سرعت به سمتم دوید و بغلم کرد من جا خوردم عرضه نداشتم😲😳 جنی با لحن غمگینی گفت اگه دو دقیقه دیر تر می اومدی میمردم منم گفتم شششش🤫 تو نمیمیری فهمیدی!بعد رفتیم نشستیم براش تعریف کردم که چی شد جنی هم گفت حتما منو با خودت ببر تا منم ببینمشون بعد هم رفتیم بخوابیم راستش منو جنی خیلی به هم وابسته ایم و باهم میخوابیمبا اینکه خواهر واقعی نیستیم بازم خیلی همو دوست داریم👭🏻 مثل دو خواهر😇 وقتی میخواستیم بخوابیم و با جنی رو تخت بودیم همش به بی تی اس فکر میکردم بعد از نیم ساعت خوابم برد😅🤦🏻♀️😴 صبح با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدیم⏰
خب دوستان امیدوارم خوشتون اومده باشه قول میدم پارت بعدی جذاب تر باشه🥰🍓 بای کیوتا🍭🍭
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود عین همیشه💜💗
💐🌻💐🍭🍬
واییی کیوتی عالی بود💋💋💋
مرسی عزیزی💝💝💝💝💝💝
بازم خیلی عالی بود یعنی مثل همیشه .🌹🌹
عزیزی گلم😘😘😘😘😘
❤❤