هیچکس نمیفهمد ما چرا هنوز کنار هم ایستادهایم. هیچکس نمیفهمد چطور دو روحی که زندگی تکهتکهشان کرد، در مرگ، اینطور کامل به هم چسبیدهاند. اما ما فهمیدیم… ما اولین بار نبود که میمردیم. سالها قبل، در لحظهای که دستهایمان نرسید، در لحظهای که نگاههایمان نیمهکاره برگشت، در همان نقطه مُرده بودیم. مرگ فقط بدنِ ما را گرفت؛ عشق، مدتها قبل سقوط کرده بود. و حالا اینجاییم نه زنده، نه خاموش در یک جهانِ بیقانون، بیداور، بینور، روبهروی هم.
تو با دستهگلی که انگار از استخوانِ خودت روئیده، من با گلی که هرگز نتوانستم به تو بدهم وقتی هنوز فرصت بود. عجیب است… زندگی همیشه ما را عقب میکشید. ترسها، حرفهای نگفته، آدمهایی که هر بار میانمان ایستادند، و تقدیری که انگار لذت میبُرد از اینکه ما را ثانیهای قبل از رسیدن، جا بگذارد. اما مرگ بیرحم است؛ با همهچیز، جز عشق. اینجا، دیگر جسمی نیست که میانمان دیوار شود، زمانی نیست که تمام شود، دلیلی نیست که سکوت کنیم. تو مرا نگاه میکنی و من برای اولین بار میفهمم عشق یعنی چه وقتی هیچکس زنده نیست که خرابش کند.
زندگی حق ما را خورد. زندگی فرصت را از ما دزدید. زندگی نگذاشت به هم برسیم وقتی که هنوز نفسهایمان گرم بود و دستهایمان لرزشِ جوانی داشت. اما مرگ… مرگ همهچیز را برگرداند. ما را از استخوان ساخت، اما قلبمان را پس داد. آغوش را پس داد. لحظهای را پس داد که تمام عمر دنبال آن بودیم.
حالا اینجا ایستادهایم؛ دو سایه، دو استخوان، دو روح اما نزدیکتر از هر زمانی که زنده بودیم. نه کسی میتواند ما را از هم بگیرد، نه تقدیری هست که اشتباه کند، نه وقتی برای از دست دادن. تو دستت را دراز میکنی، و من میفهمم گاهی عاشق شدن در زندگی ممکن نیست؛ گاهی باید از مرگ عبور کنی تا کسی را که برایش ساخته شدهای بالاخره پیدا کنی. و چقدر تلخ… که ما بالاخره به هم رسیدیم وقتی دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتیم ،جز یکدیگر. • روح قدیمی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیلی قشنگ بود i want to cry😭😭😭😭
خیلی قشنگ بود>>🛐
خیلییی قشنگگگ😭✨🎀🥀
واو 🙃 زیبا بود 💘
پوستر 🛐🛐🛐🛐🛐
مرسیییی
خیلی زیبا بود
دورت بگردم 💫
مرسی برای امتیاز:)