سه برادر و استاد میخزن هالونست

یکی از بهترین ساید استوری های هالونایت رو قراره بنشوین لذت ببرید

این ماجرا داستانیه از گذشته هالونست درباره چهار استاد میخزن(nail master) توی سفری که ما تو هالونست داریم با شخصی اشنا میشیم به اسم اسلای*sly* یه جیرجیرک که نزدیکه به عفونت ریدینس الوده بشه ولی وقتی بیدارش میکنیم حالش خوب میشه وقتی تو عالم رویاست راجب شخصی صحبت میکنه به اسم ازمی*esmy* حالا ازمی کیه؟...

ازمی دوست صمیمی اسلای بود که مثل اونهم یه فروشنده بود ولی بنا به دلایلی توسط یه شخصی.... کشته میشه حالا فقط تو رویاهای شاد اسلای پیداش میشه باهم یه سفر میرن عمیق عمیقتر و عمیقتر این شگرد ریدینس هم هست اونقد ذهن افراد تویه چیزی فرو میبره که توخالی بشه و به عفونت الوده بشن گویا ازمی خیلی برای اسلای مهم بود چون برای اراده قوی مثل اسلای راحت نبود که به عفونت الوده بشه ولی با ازمی ریدینس داشت موفق میشد ولی ما نزاشتیم حالا سه برادر کین؟

تو ادامه سفرمون ممکنه به سه تا برادر بربخوریم که جدا از هم زندگی میکنن نفر اول شئیو(sheo) هستش توی گرین پث زندگی ارومی داره و عاشق هنر و نقاشیه همچنین بهمون چارج اتک رو یاد میده اولین نیل ارت و یا هنر میخزنی هرچند این شئیو دوتا برادر داره که دور از هم زندگی میکنن ولی خب گویا شئیو و یکی از برادراش نزدیک بهم زندگی میکنن ولی یکی از برادرها با این دو نفر مشکل داره

برادر بعدی ماتو*mato* هستش توی هاولینگ کلیف در یکی از بلندترین نقطه های هالونست زندگی میکنه از روی اتاقش میشه فهمید علاقه ای هم به شکار و جمع اوری اسکلت شکار هاش داره اون بهمون ضریه چرخشی رو یاد میده همچنین وقتی به ما نیل ارتش رو یاد میده راجب این میگه این مهارت برای افتخار و حفاظت از دیگرانه گویا نیل ارت رو مهارت پر افتخاری میدونه و مرد شرافت مندیه رابطش هم به شیئو خوبه ولی با برادر سومش نه

برادر سوم اورو*oro*هستش در ناشناخته ترین نقطه پادشاهی زندگی میکنه و هیچ ارتباطی با دوتا برادرش نداره طوری که دوتاشون میگن ما خیلی وقت اون رو ندیدم حتی ماتو نمیدونست اون زندست یا نه ولی وقتی نیل ارتش یعنی ضربه جاخالی رو یاد میگیریم و پیش برادر هاش میریم دوتا چیز جالب میفهمیم شیئو از دیدنش خوشحال میشه و میگه:امیدوارم یاد دادن هنرش یه تو کمی از سردرگمیش کم کرده باشه و ماتو میگه:پس برادرم هنوز زندست اون تونست کاری رو انجام بده که من هیچوقت نمیتونم خوب انجام بدم... البته از اینا بگذریم اورو ادم خیلی مغروریه و اصلا خوشش نمیاد احساساتش رو بروز بده ولی از درون ادم خوب و مهربونیه همچنین راجب برادرش ماتو میگه اون خیلی ادم شرافتمند و با افتخاریه البته این دوتا به شدت باهم سرجنگ دارن و اصلا باهم کنار نمیان

بیاید برگردیم به اسلای یادتونه گفتم سه برادر و یک استاد؟ خب حدس بزنید استاد این سه نفر کی بوده درسته اسلای،اسلای تو دوران جوونیش این سه نفر رو اموزش میده و سه هنر میخزنی رو بهشون میاموزه حتی وقتی باهاش میجنگیم اون از هر سه تا ضربه استفاده میکنه،حالا از این ها بگذریم و برگردیم به سه تا برادر وقتی این سه نفر تمریناتشون تموم میشه پیل کینگ میاد سراغشون و بهشون پیشنهاد میده تا به سرباز هاش اموزش بدن شیئو با کمال میل قبول میکنه ولی ماتو سر دوراهی مونده بود که قبول کنه یا نکنه و ناچار قبول میکنه ولی اورو اصلا قبول نمیکنه و راه خودش رو میره چون این کار رو خیانت به اصول میخزنی میدونست و این چیزی بود که ماتو راجب برادرش میگفت این که اون چطوری به اصول وفادار مونده ولی حرف هایی دیگه ای هم راجبش هست

اگه به خونه اورو بریم این عروسک تمرین رو پیدا میکنیم و اینجا یه نظریه مترح میشه وقتی که اورو و ماتو باهم سر جنگ ور میدارن ماتو اورو رو به یه مبارزه دعوت میکنه ولی اورو به بهانه تمرین به لبه پادشاهی میره ولی زیر قولش نمیزنه و با این عروسک که شبیه ماتوعه تمرین میکنه ولی اون اصلا نمیخواد به برادرش اسیب بزنه همچنین ماتو اون نسبت به داشتن برادرش احساس غرور میکنه و دلش میخواد رابطه بینشون درست بشه ولی غرور اورو این اجازه رو نمیده

هرچند این غرور بالاخره یهجا باید بشکنه وقتی توی گادهوم با اورو میجنگیم و شکستش میدیم برادرش ماتو به کمکش میاد و دوشادوش هم میجنگن توی مبارزه میتونیم یهجور مکالمه توی ذهنشون بشنویم اورو میگه مسیر من برای خودمه و ماتو میگه:برادر ها همیشه دوشادوش هم میجنگن و باید بدونید هم که گادهوم شکل حقیقی هر مبارز رو نشون میده پس یعنی این دو برادر در ظاهر باهم مشکل دارن ولی در درون همچنان میخوان دوباره برگردن پیش هم دیگه