سلام بچه ها با سری دوم داستانم اومدم امیدوارم خوب باشه ? پس بریم که رفتیم ?
اگه یادتون باشه بچه ها میخواستن اون رو بنوشن که دختری از دور داد میزنه نه . ادامش : اون دختر کاسه رو از دست سوفیا میقاپه و پرتش میکنه روی زمین . بعد روش آب میریزه تا خراب شه و قابل استفاده نباشه . بعد اخمی به جمعیت میکنه و لیا رو میبره تو اتاقش و بهش میگه : لیا چه غلطی داشتی میکردی ! لیا : هر غلطی که دلم بخواد . ببین آلیا تو شاید از خون بابا بگذری ولی من نه . خب دوستان فکر کنم باید فهمیده باشین این دو خواهر هستند . خب بیشتر از این گیحتون نمیکنم ...
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
عالی بود لطفا بازم پارت بزار :)♡
عالی ادامه... برین داستان بی تی اس و لیندا رو بخونین سرچ کنین چون اسم شخصی که اینو نوشته سخته من ننوشتمش دارم تبلیغ میکنم بهترین داستان
میگم اسم خودم لیا بود من یادمرفت؟