سلام ، خوبین ؟ خوشین ؟ سلامتین ؟☺ اینم پارت سوم از فصل سه
خب همونطوری که فکر میکردم زد زیر گریه 😭😭😢 چون بقیه داشتن استراحت میکردن و نمی خواست صدای گریش بقیه رو اذیت کنه صورتش رو فرو کرد توی بالشت 🥺☁️
جین : اع .... ا/ت ..... ااا/ت .... چی شده ، بگو اشکالی نداره . حل میشه . گریه نکن ، ببین اصن باشه بذار برات جوک تعریف کنم یه روز خرگوش و گورخر با هم مسابقه میدن بعد گورخره برنده میشه و خرگوشه میگه قبول نیست تو لباس ورزشی پوشیدی . بامزه بود نه ؟🤣🤣 از زبان جین : ا/ت چند لحظه پوکر نگام کرد 😐😐 بعد دوباره زد زیر گریه 😭😢
جین : اصن هر چقد دوست داری دوباره بپر روتخت 🙂 ا/ت: ی سوال جین : بپرس ، هر چی باشه جواب میدم . ا/ت: تو کره روز اول مدارس مامان باباها میاین مدرسه بچشون . درسته ؟😢💔
از زبان جین : تا این سوال رو پرسید واقعا نمیدونستم چی بهش بگم . چون اونم مامان باباشو از دست داده بود دیگه هیچی . که همینطوری و فقط برای دلخوشی اون گفتم ما میایم . اما ا/ت خیلی حاضر جواب تر از اونی بود که فکر میکردم🤦♀️😑 چون بلافاصله گفت : شما ها نمی تونین بیاین به چند دلیل ، یک ، چون شما ۷ تا پسر هستین و مدارس فقط اجازه ی ورود مامان و باباها رو میدن ، دو ، فرض کنیم مدرسه اجازه داد که شما بیاین اونوقت امنیتتون به خطر میفته و اگر هم بادیگارد بیارین که تعدادتون خیلی زیاد میشه و تقریبا کل مدرسه رو شما پر میکنین😐اونم فقط به خاطر منی که مامان و بابا ندارم 😭😭😭 بعد از این حرف ا/ت سکوت کردم و فقط دستش رو توی دستم گرفتم و آروم فشار دادم . حدودا یه ربع بعد خوابش برد 😪😴ولی بالشتش خیس بود . بس که گریه کرده بود .
با خودم گفتم الان بهترین راهه که برم با اعضا مشورت کنم که برای روز اول مدرسش چیکار کنیم . رفتم دیدم نامجون و جیهوپ نشستن رو مبل دارن تلویزیون میبینن . اما هرچی صداشون زدن برنگشتن . 😕 رفتم دیدم خوابن 😐😂 شوگا هم که خواب بود پس رفتم پیش کوکی اما اونم داشت لایو برگزار میکرد . پس فقط میموند تیهونگ . در اتاقش بسته بود ، در زدم ، درو باز کرد .
تیهونگ : اع ...... بیداری ؟ فکر کردم خوابی ، ا/ت کجاست ؟ جین : ا/ت خوابه تیهونگ : چه عجب 😶 جین : میگم .... ا/ت قبل خواب گریه کرد.🙁 تیهونگ : چی ؟ چرا ؟ برا چی؟ کسی اذیتش کرده ؟ جین : انقد تند نرو ، یاد مامان و باباش افتاد . تیهونگ : وا ...... ما که خیلی مراعات کردیم که یادشون نیفته . جین : نه تقصیر ما نیست ، میگه روز اول مدرسه همه مامان باباهاشون میرن مدرسه . اما من کسی رو ندارم . تیهونگ: آخیییییی😥 خب ..... بذار بقیه بیدار شن با اونا هم مشورت کنیم . جین : باشه 💫 فعلا
از زبان تیهونگ : داشتم به اتاقم بر میگشتم که یه دفعه .........................😧😧😨😨
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
چرا کات کردی!؟🤨
عالی بود 💖
پارت بعد رو طولانی تر کن💜
حتما 🙂ممنون
پارت بعددددددددددددددددددددددددددددددددددددد
هئئیعفهئعهیعهغیفت
باشه 😂 ممنون