فرشته ی مهبون من سوهو

۱ اول باید شما رو معرفی کنم . شما توی این داستان یه دختر ۲۷ ساله هستین . اسمتون لی ته یون و اهل سئول هستین . شما دانشگاه هنر درس خوندیدن و یه گریمور فوق العاده و حرفه ای هستین و گریم هاتون معروفه ‌. شما توی این داستان گریمور اعضای گروه اکسو هستین.شما خیلی خیلی دختر شاد و خوشحال و سرزنده ای هستین اما خیلی خیلی مودب و متین و محترم رفتار میکنین به کتاب خیلی علاقه مندین و چون خودتون خیلی صادقین همه ی اطرافیانتون رو هم مثل خودتون صادق و پاک میدونین برای همین معمولا زود اعتماد میکنین و حرف دیگران رو باور میکنین که این خصوصیتتون خیلی وقتا با احساساتتون هم بازی کرده و موجب شده بقیه از شما برای خندیدن استفاده کنن و شما رو دست بندازن .

۲ این موضوع برای شما خیلی ناراحت کننده است اما خیلی بهش اهمیت نمیدین تا بتونین شاد زندگی کنین . شما یه اکسوالین و سوهو لاور . سوهو رو خیلی دوس دارین و حتی با دادن تست شخصیت mbti شخصیتتون شبیه به سوهو در اومده . شما موهای خیلی لخت و صاف و بلند و پری دارین و این شما رو خیلی زباتر جلوه میده . اندامتون خیلی ظریفه و واقعا زیبایین. شما دوست پسر دارین و اسم دوست پسرتون پارک مین جه هستش . شما با دوست پسرتون خیلی مشکل دارین اما دوسش دارین . اون به خاطر اینکه اکسوالین باهاتون مشکل داره و مدام به شما شک میکنه و بهتون اعتماد نداره. چند بار خواستین با اون بهم بزنین اما باز قلبتون اجازه نداده . شما وقتی خیلی کوچیک بودین پدر مادرتون رو از دست دادین و کنار دایی و زندایی و دختر داییتون بزرگ شدین . دختر داییتون هم اکسواله اما بایس اون لوهانه . اسم دختر داییتون سو بین هستش و خیلی حسوده.

۳ از زبان لی ته یون👈🏻 امروز تور مسافرت اکسو هستش و قراره که با گروه اکسو سفر کنم به سوئد و در اونجا کنسرت برگزار کنن. دلم پیش مین جه هستش اما باید برم . الان دارم چمدونم رو جمع میکنم و باید برم . همینطور که داشتم لباس هام رو برمیداشتم سو بین اومد دم اتاق. مکالمه ی سو بین و ته یون👈🏻👈🏻(ته یون رو با ت و سو بین رو با س نمایش میدم.😊) س: چیکار میکنی ته یون؟؟ ت: دارم وسایلمو جمع میکنم . س: پس یعنی رفتنت قطعی شد. ت: اره خوب . س: خوب اینبار گریمور کدوم یکی از سلبریتی ها هستی ؟ ت: گریمور گروه اکسو . س : چی؟؟؟؟؟؟؟😳😳😳

۴ ت : اینبار گریمور گروه اکسو هستم و با اونا میرم سوئد و برای کنسرتاشون و ضبط هاشون گریمشون میکنم. س:😳😳😳😳😳 چیییییییی؟!؟!؟!؟! 😳😳😳😳😳😤😤😤😤😤منم میااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام ت: خونه خاله نمیرم که تو رو هم ببرم . میرم سر کار تازه فقط من نمیرم که . منیجراشون و یه گریمور دیگه و فیلمبردارا و اینا هم هستن . مگه میرم اردو؟😠 س: این جایی که تو داری میری از اردو هم هزاران بار بهتره لی ته یون . منم میام(پاشو میکوبه زمین) ت: مگه بچه ای که باید ساکتت کنم . گفتم که خونه خاله نمیرم و تو هم با من نمیایی. اصا بلیط نداری که بخوای بیای با من. س: خوب میخرم .ت: بس کن لازم نکرده تو بیای. س: باشه نمیام .😏😏(سو بین میگه نمیام اما میره و برای خودش بلیط میخره چون چن تا بلیط مونده بوده.)

۵ از زبان راوی👈🏻 ته یون داشته وسایلش رو جمع میکرده و سوبین هم میره و اینترنتی بلیط میخره وقتی بلیطش رو میخره اونم میره تا بی سر و صدا وسایلش رو جمع کنه . ته یون به گوشی مین جه پیامک میزنه 👈🏻👈🏻《 سلام مین جه عزیزم . میدونم باهام قهری سر موضوعی که بارها سرش بحث کردیم اما خوب.......هرچی باشه ....... عشقمی و مرد من . من دوست دارم مین جه. لطفا باهام قهر نباش . خواهش میکنم . امروز دارم میرم سوئد . اگه گفتی این بار گریمور چه گروهی هستم😃😃 افرین درست حدس زدی گریمور گروه اکسو یوهوووووووووووو. باورت میشه ؟؟؟

۶ میرم اونجا هم کار میکنم و پول میگیرم هم میرم نزدکشونو میبینمشونو و گریمشون میکنم . وای خیلی خیلی خوشحالم . قول زود برگردم . منتطرم باشیاااااااا . دوست دارم عشقم مراقب خودت باش . خدافظ》/ته یون خودش با مین جه اشتی میکنه و از این کارش خوشحال بوده البته اون به مین جه اعتماد داشته و از همه چیز غافل بوده . اون شناختی از مین جه نداشته چون مین جه یه ادن دورو و پست و دروغگو بوده و فقط خودشو خوب جلوه میداده . سو بین هم همینطور بوده . خیلی خاز پسرا کشته مرده ی سو بین بودن و سو بین دختری بوده که تو جذب پسرا استعداد بالایی داشته.

۷ اما ته یون دقیقا برعکس سو بین بوده. ته یون همه ی وسایلش رو جمع میکنه و میره از دایی و زنداییش و سو بین خدافظی میکنه . سوبین نشون نمیده که خودشم داره میره و خودشو ناراحت جلوه میده . اما بعد از رفتن ته یون اونم چمدونش رو برمیداره و به پدر و مادرش میگه که داره با دوستاش مسافرت و کاملا ناگهانی شده. سو بین هم میره فرودگاه اما اصلا نزدیک ته یون نمیشه تا ته یون اونو نبینه. میرن بلیط رو میگیرن. ته یون میره پیش تیم همراه اکسو و با اونا میره اما سو بین بدون اینکه ته یون متوجه بشه خیلی معمولی وارد فرودگاه و هواپیما میشه. سو بین میره و میشینه تو هواپیما و اعصای اکسو هم با بادیگارداشون و منیجراشون میشینن تو هواپیما از قضا بلیط سو بین دقیقا کنار ته یون افتاده بوده . وقتی ته یون میاد میشینه چشماش😳اینطوری میشه و کلی با سوبین دعوا میکنه که چرا اومدی اما خوب دیگه کاریش نمیتونسته بکنه.

۸ از زبان سو بین👈🏻 ته یون میگیره میخوابه اما من خوابم نمیبره و میشینم پا گوشیم وااااااااااای ببین که پیامم داده بزار ببینم چی نوشته.( پیامشو باز میکنه) متن پیامی که برای سو بین اومده👈🏻《 سلام خوشگل خانومم . حالت خوبه . چطوری عزیزم . راستی بهم پیام داده بودی که داری میری با دوستات سفر . میخواستم بهت بگم که بهت حسابی خوش بگذره امیدوارم همیشه شاد باش یففط سوغاتی یادت نره بیاری برا مناااااااا بهم زنگ بزن اوکی؟ راسی امروز ته یون بهم پیام داد و گفت که اینبار با گروه اکسو داره میره سوئد . وای حالم ازش بهم میخوره . میگما پس کی به نظرت وقتشه که بهش بگم نمیخوامش؟؟ تا کی باید این دوست دارماشو تحمل کنم؟؟ توروخدا بهش بگو من مال تو ام . خیلی خیلی رو اعصابمه . خوشم نمیاد ازش . حالا بیخیال خوشگلم اعصابتو خورد نمیکنم داری میری خوش بگذرون باشه ؟؟؟ من اینجا منتظرتمااااااا دوست دارم😘😘😘😘پ.ن راسی یادم رفت بگم بهت اون مدل گوشیایی رو هم که دوس داشتی خریدم برات😘😘》

۹ داشتم پیام مین جه رو میخوندم وسطای پیام بودم که یهو دیدم دو تا چشم دیگه هم دارن میخونن پیام منو . به ته یون نگاه کردم . وای نه مگه اون خواب نبود؟؟؟ با عصبانیت نگاش کردم و گفتم:😡😡😡فضولی موقوف. ت: فوضولی؟؟؟؟؟؟ تو با دوس پسر من رابطه داری. مین جه هم با تو . یعنی چی؟؟؟؟یعنی این وسط من فریب خوردم؟؟؟؟ هم تو و هم اون جفتتون به من دروغ گفتین .🥺🥺مگه تو دختر خاله ی من نیستی؟؟؟؟🥺🥺🥺مگه من عین خواهرت نیستم ؟؟؟؟ بعد این همه سال زندگی با هم دیگه حالا من برای تو شدم غریبه؟؟؟ اونقد برات غزیبه و بی ارزش شدم که اینطوری از پشت بهم خنجر زدی؟؟؟؟؟ به خدا اگه میگفتی مین جه رو میدادم به تو مال تو ما خیلی وقته که با هم مشکل داریم .

۱۰ پس برا همینه که این اواخر انقد مین جه سرد شده بود با منو همش بهونه میگرفت. واقعا که متاسفم برای هر دوتون. س:ببین نباید زود قضاوت کنی خوب.......خوب دوسش دارم اونم خیلیییییی زیاد . اونم منو دوس داره . شما دو تا با هم تعاهم ندارین . ت:اره خودم میدونم ما اخرشم به درد هم نمیخوردیم اما بازم حق من این نبود . واقعا که. س: خیلی خوب پس اونو میبخشی به من . ت: مال ت ومن اصا نمیخوام اون چندش بیشعور رو . وقتی دوس پسر منه و با تو قرار میذاره مطمئن باش با صد تای دیگه هم میزاره . از ادمای دخرت باز بدم میاد . اما بهش بگو که به نظر من کثیف ترین ادم دنیاس . من از ادمای چندش بدم میاد اصا حالم بهم میخوره کنارش راه برم😭😭😭😭 همینطور از تو. از تو هم خیل خیلییییی بدم میاد دختره ی کثیف تو نه دختر خاله ی منی و نه خواهرم تو از شیطان هم بدتری.شیطان .