10 اسلاید صحیح/غلط توسط: ♡BTS.ARMY انتشار: 3 سال پیش 386 مرتبه انجام شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
دوستان این اولین تست منه لطفا منو حمایت کنید با لایک و کامنت و فالو😍😍😍 دوستتون دارم لاوا
ا/ت یه دختر ایرانیه...اون طی یه تصادف خانوادشو از دست داد😦اونم تو دوازده سالگی...تنهای تنها
واقعا سخت بود واسه یه دختر دوازده ساله اما...
اون یه دختر قوی بود😉
مادرش قبلا بهش یه مقدار پول داده بود و با همون پول ا/ت میتونست تا دو یا سه سال زندگی کنه.
بعد از اینکه اون پول تموم شد ا/ت توی یه رستوران کارشو شروع کرد...اما رویا های ا/ت به یه گارسون ختم نمیشد.اون صدای خیلی قشنگی داشت و چند تا اهنگ هم ساخته بود اما نمیتونست اونا رو توی ایران پخش کنه😡واسه همین همیشه دوست داشت به یه کشور دیگه مسافرت کنه و واسه این کارم یه مقدار پس انداز داشت😆
سالها گذشت و حالا ا/ت یه دختر 26ساله بود.یه دختر قد بلند با موهای بلند و مشکی چشمای درشت و کشیده و یه قلب مهربون👡👚👒👧
ا/ت همیشه اخبار دنیای پاپ و کیپاپ رو دنبال میکرد.اون روز ا/ت داشت تو اینترنت میچرخید که با خوندن یه چیزی خیلییییی خوشحال شد.
یه پوستر اینترنتی که روش نوشته بود کمپانی های مطرح کره قصد دارند یه یک استعداد جدید را در قالب یک آیدل به دنیا نشان دهند و بار دیگر درخشش خود در دنیای موسیقی را ثابت کنند😃
در این جشنواره دخترانی از سرتاسر جهان استعداد خود را در دنیای موسیقی نمایان میکنند.شش کمپانی داوطلب شرکت در این جشنواره شده اند که اولین آنها کمپانی بیگ هیت است و این قرار است اولین آیدل زن این کمپانی باشد.از میان شرکت کنندگان برای هر کمپانی سه شرکت کننده انتخاب شده و طی یک مسابقه نهایی یکی از آنها موفق شده و میتواند در کمپانی انتخاب شده دبیو کند😁
ا/ت داشت بال در میاورد اما از طرفی هم فقط یه هفته به پایان ثبت نام تو مسابقه مونده بود.اما مشکلی نیست ا/ت کلی اهنگ داره که تنها کاری که باید کنه اینه که واسشون یه لیریک بنویسه😄
ا/ت به رییسش گفت لطفا دو روز بهم مرخصی بده🙇 و بدون اینکه اجازه بده رییس حرفی بزنه رستورانو ترک کردو رفت خونه.ا/ت دو روز کامل رو نخوابید و مشغول ساخت اهنگ شد و بالاخره بعد از دو روز اهنگشو تکمیل کرد و سریع اونو توی سایت گذاشت😌
پنج روز به اعلام نتایج مونده بود و هر روز که می گذشت ا/ت بیشتر مضطراب میشد تا اینکه بالاخره سایت نتایج رو اعلام کرد
انتخاب شده های کمپانی بیگ هیت به ترتیب
1-ا/ت 2-سوفی 3-رونی
بودن.ا/ت نمیتونست باور کنه که انتخاب شده.اون آماده نبود و تنها چیزی که راجع به بیگ هیت میدونست این بود که بی تی اس زیر نظر اون کمپانیه.اما حتی راجع به بی تی اس هم چیزی نمیدونست فقط اسمشونو بلد بود و میتونست چهره هاشونو تشخیص بده😟
هر جوریم که بود ا/ت وسایلشو جمع کرد و بعد از ردیف کردن کارای پاسپورت و خدافظی از همکاراش به کره سفر کرد.😀وقتی به کره رسید همه چیز براش نا آشنا بود اما ا/ت به خاطر علاقه زیادش به کیپاپ زبون کره ای رو یاد گرفته بود.بعد از اینکه وسایلشو تحویل گرفت یه آقایی رو دید که براش دست تکون میده،اون همون راهنمایی بود که قرار بود ا/ت رو به کمپانی ببره.ا/ت رفت پیش اون مرده و به زبون کره ای بهش سلام کرد و بعد سوار ملشین شد و اون اقاهه اونو برد کمپانی...واووووو چه شرکت خفنی بود.همه چیز برق میزد اما صدای بلند اهنگ گوش ادمو کر میکرد تو هر اتاق یه باند با صدای بلند بود که چند نفر داشتن توش تمرین میکردن.ا/ت نمیدونست چیکار کنه تا اینکه یه خانوم به ظاهر خشک و عنق نزدیک ا/ت شد و بهش سلام کرد.بر خلاف ظاهرش اون خیلی خوش اخلاق بود
اون خانومه بهش گفت تو ا/ت هستی؟ و ا/ت با لحن مودبی جواب داد:بله خودمم میشه منو راهنمای کنید؟اون خانومه راجبه همه چی به ا/ت توضیح داد و بعد سوفی و رونی رو بهش معرفی کرد.سوفی اهل سوییس و رونی اهل فدانسه بود.بعد از اشنایی با سوفی و رونی اون خانوم گفت میتونی یکیو انتخاب کنی که بهت کمک کنه هرکس که بخای البته اگه وقت داشته باشن.با شنیدن این حرف بال در آورد و سریع پرسید:میتونم از بنگتن کمک بگیرم؟
*معلومه که میتونی .منظورم از همه همهس حتی بنگتن
چند نفر بودن که وسایل ا/ت رو بردن و کلید یه اتاق رو بهش دادن ا/ت هم کلید اتاقو گرفت و ازشون تشکر کرد و رفت تا پسرا رو پیدا کنه.وقتی که ا/ت اونا رو دید داشتن دنس پرکتیس دینامیت رو اجرا میکردن ا/ت باورش نمیشد که اونا رو از نزدیک دیده😲بالاخره کارشون تموم شد و از اتاق بیرون اومدن ا/ت جلوشون استاد و بهشون سلام کرد.اونا خیلی مشتاق جواب ا/ت رو دادن و بلافاصله جیهوپ پرسید: تو یه آرمی هستی؟😇 تهیونگ گفت:امضا میخای؟😎جونگ کوک به تهیونگ نگاه کرد و گفت :مگه امروز فن ساینه؟😂جین قیافش خسته به نظر میرسید واسه همینم برگشت از اعضا خدافظی کرد و گفت من میرم استراحت کنم.به نظر ا/ت کار جین خیلی بی ادبانه بود اما چیزی نگفت و به جوگ کوک نگاه کرد و جواب داد:سلام من ا/ت هستم و قراره که یه آیدل بشم.به من گفتن میتونم ازتون کمک بگیرم البته اگه خودتون بخاین.دوست دارین به من کمک کنین؟
جیمین که محو صدای ا/ت شده بود به خودش اومد و گفت:م..مع...معلومه که کمک میکنیم تو خیلی کیوتی😁😂و با این حرفش همه از خنده پوکیدن
خبر لاوا این پارت اول بود و تموم شد😄اگه خوشتون اومد بگین تا ادامه بدم
بوس بهتون😘
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
48 لایک
بچه ها مبینا تو اینستا هم پیج داره
همین داستان نفرتی که عاشقانه شد رو توش مینویسه ولی کاملا متفاوت
آیدی پیجشم براتون میزارم
bts.armyfanfic15@
عاااالی بود 👌🏻👌🏻
ادامه بده یکی از پر بازدید ترین ها باشه ❤️
ممنونم ولی اجی
جدی جدی برگشتی همشو خوندی؟
چقه مهربونی اخهههه؟
من فدات لاوم😊😙😙😙
عالي نبود
معركه بود
پارت بعد رو سريع بزاررر
ممنونم.حتما ادامه میدم
عالی .......💛💛💛💛🧡🧡🧡🧡🧡🧡💗💗💗💞💞💕🌻🌻🌻🌼🌼🌼💝💝🎉🎉💝
حتما ادامه اش بده کیوتم
عالی عالی عالی
پارت بعدیییی😁😁😁
بسی زیباااااا😁😁❤️