هیچی ندارم بگم
از👅مایکل:الیزابت باورم نمیشه خودتی!؟اون کی؟الیزابت میگه لی لی فراریم داد و به یک دختر بچه ی پنچ ساله اشاره کرد دخترک خودش را معرفی کرد و گفت من لی لی هستم خواهره کوچیکه الیزابت اوه میبینم ققنوس ها رو پیدا کردین و دست میزند ققنوس ها فوری به انگشتر با همون رنگ ها تبدیل میشوند و میگوید اگر به آنا رسیدین نگین را فشار دهید و به بالا پرتاب کنید ولی قبلش باید برای پرتال تاریکی آماده بشیم باید همه ی این هیولا ها رو به شکل اولیشان یعنی روح تبدیل کنید و بعد یک پرتال هر چی که خدا بخواد فقط دنباله چیز های درخشان باشید خب گروه ها:مری و هری💜💛مقصد:اداره ی پلیس سوزان و مایکل💙❤مقصد:پارکینگ عمومی الکس(همون الکساندر)و سم💚🧡مقصد:عمارت کینگام(عمارت شهردار)همه برید و مواظب باشید آنا از وجودتون خبر داره و الیزابت هم پیشه من میمونه حاضر برو
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عااااااااالللسسییی بود 😚
مرسیییییییییی که خواندید💜💙