💥:یه روز شرک بار

خب خب خب سلاممم بد مدتها دارم پست میسازم و خب دوست داشتم بیام یبار تو دیلی هم فعالیت کنم ، امیدوارم خب خوشتون بیاد و بی محتوا نباشه،و بتونم شاید شاید تو این دسته یه پست با محتوا بسازم، خب خب خب 💞

خب خب خب، عصرمان را با نسکافه (اولین روزیه جدی جدی دارم میخورم 🤣) اره خب داشتم میگفتم عه 💥اره نسکافه با کیک. سیسی میخوریم خیلی خوشمزس 🙏🏻💞سیسی دوست دارم بله بله سیسی عشق مایه 👍بله داشتم میگفتم خیلی خوشمزه ولذیذ اینو میخوریم و اره دیگه 💅🏻

بعد سیسی خوریم اومدم، این بومه رو کشیدم که میشه گفت افتضاح شد برای اولین بار و خیلی خیلی ناراحت شدم 👎🏻اومدم با راپید دور گیریش کنم که چیز جالبی در نیومده، راستش پس زمینشم بنظرم خوب نیست و شاید بجاش برم روش رنگ باز بریزم و از اول درستش کنم 🤷‍♂️

بعدشم که مانگای جدید خریده بودم و کلی ذوق دارم واسش 💞رو خوندم یکم البته، اولش یکم نامفهوم بود ولی خب بنظر بامزه و جالب میاد

بعدشم شروع کردم ریاضی خوندن و حل کردن، و یه مبحث جدید و رومخ بود 🙄اما در هر صورت تمومش کردم و چون حوصلم سررفت، رفتم مغازه، و مهسا فرایزمو درست کردم 🤣شبیه تلیت شده تا سیب زمینی ولی خوب شدا به قیافش دقت نکنید مزش خدا بود، اسمشم به افتخار خودم گذاشته بودم مهسا 🙄خودشیفته هم خودتانین 💔اره خب ولی بامزه شد بعدشم دیگه مهسا فرایزمو نام نام کردم و رفتم برای مشتری های دیگه سفارشاشونو اماده کردم

درنهایتم نزدیکای ساعت دو اینا بود (نصفه.شب 💤) میخواستیم مغازه رو تعطیل کنیم و داشتم صندلیارو جمع میکردم که با این خوشگله روبرو شدم خیلییی خیلیی تازه قربونش بشمم چشاشو فقط 💥اره خب و بعد از اینا برگشتم خونه و به لالا رفتیم ☹️🙏🏻