موضوعاتی که خواهم گفت :اسکندر چرا به ایران حمله کرد ★ایا همسرش ایرانی بود ★ چطوری مر *د و به چه دلیل★ چه بلایی سر نسل اسکندر اومد
اول باید اینو بدونی که اسکندر مقدونی که اسم واقعی اون الکساندر بود و ایرانی ها به اون لقب اسکندر دادن ، اسکندر به معنای انتقام هست به زبان بابلی ، داستان از اون جایی شروع میشه که وقتی اسکندر ۹ سالش بود و همیشه تا ۱۴ ساکی در جنگ ها با پدرش شرکت میکرد و پدرش که یکی از فرماندهان بزرگ سپاه یونان بود ، اونا برای گرفتن اشیای شرقی که همون ترکیه ی امروزی هست که جزو ایران بود رو بگیرند و ایران حق داشت که یه سیاست انجام بده خیلی تلاش کردن اما نتونستن چرا ؟ چون ایران به سیاست به خرج داده بود ، اما اون سیاسته چی بود ؟ ایرانی ها اومدن با شایعه پراکنی بین اقوام یونانی بین اونها اختلاف ایجاد کردن و همه به جون هم افتادند خیلی از دوستان و نزدیکان الکساندر مردن و الکساندر ناراحت شد و کینه به دل گرفت
بعد که اسکندر در ۱۵یا۱۶ سالگی به حکومت رسید تصمیم گرفت به ایران حمله کنه و کرد ، اون در جنگ با داریوش سوم در جنگ های « گوگمل»و«ایسوس» کاملا قدرت هخامنشیان رو درهم شکست و تخت جمشید رو به خاطر کینه ی خودش نابود کرد و شعارش این بود : (انتقام یونانی ها از ایرانی ها ) اون به ایران مسلط شد و مدت کمی به ایران حکومت کرد اما اسکندر در ۳۲ سالگی مرد ! چرا؟ اینجا دو روایت وجود داره اولیش اینه که میگن از آب رود خانه ی سند که از ایران میگذشته خورده و مردم باور داشتند خدای آب یعنی آناهیتا اونو مجازات کرده اما دومین روایت اینه که میگن اون همسر ایرانی داشته ! و از اون زن دوتا پسر داشته یکی از آنها که موسوم به اسکندر چهارم هست، فرزند اسکندر از همسر ایرانیاش روشنک یا رکسانا بود. پسر دیگه ی اون که احتمالا اسمش اسکندر بود به «هراکلس مقدونی» معروف هست که از یک زن ایرانیتبار ( اهل ایران) دیگه که پسرش اسمش بارسینه بود متولد شد.و روکسانا که نام همسر اون بود از نوادگان هخامنشی بود بعد از اینکه پدر روکسانا توسط اسکندر کشته شد روکسانا باردار بود و برای اینکه ا ز اسکندر مقدونی انتقام بگیره به رود خانه ی سند آب دارای سم مار رو میریزه ، !
اما بارسینه همسر رسمی شاه نبود و بنابراین هراکلس مقدونی فرزند نامشروع اسکندر به حساب میآمد. هراکلس در سال ۳۲۷ قبل از میلاد به دنیا آمد و به این ترتیب چهار سال بزرگتر از اسکندر چهارم بود. البته در مورد این که آیا واقعا هراکلس فرزند اسکندر بوده است یا نه، در دورۀ معاصر اختلاف نظرهایی بین مورخان به وجود آمده است. تعداد بیشتری معتقدند که او واقعا فرزند اسکندر بود و تعداد کمی با توجه به این که هرگز اسکندر هراکلس را به عنوان فرزند خود اعلام نکرد، دربارۀ این موضوع ابراز تردید میکنند.
بعد از مرگ اسکندر هیچ جانشین مشخصی برای قلمرو گستردۀ او (که از شبه جزیرۀ بالکان در اروپا تا کشور هند گسترده بود) در کار نبود. همسر او رکسانا باردار بود و هنوز جنسیت فرزندش مشخص نشده بود. بنابراین معلوم نبود که این فرزند میتواند جانشین پدرش شود یا نه. هراکلس نیز فرزند نامشروع بود و بنابراین خیلی سخت میتوانست ادعای تاج و تخت داشته باشد.
علاوه بر اینها، هم رکسانا و هم بارسینه تبار ایرانی داشتند و این چیزی بود که به مذاق برخی از سرداران اسکندر خوش نمیآمد. آنطور که مورخ رومی کوئینتوس کورتیوس در قرن اول میلادی نوشته است، هر دو پسر اسکندر در جلسهای که ژنرالها و اشراف در آن شرکت داشتند به عنوان جانشین بالقوه پیشنهاد شدند اما سرداران هر دوی آنها را به خاطر تبار مادرانشان رد کردند.
در نهایت آریدائوس برادر ناتنی اسکندر بر تخت نشست و اسکندر چهارم پس از به دنیا آمدنش به عنوان شریک پادشاهی منصوب شد. اما در عمل هیچکدام از این دو پادشاه اختیار حکومت را در دست نداشتند. آریدائوس از نوعی اختلال ذهنی رنج میبرد و اسکندر چهارم هم نوزاد بود. در نتیجه قدرت اصلی در دست سرداران اسکندر قرار داشت که با یکدیگر بر سر کنترل امپراطوری درگیر جنگ و نزاع بودند. نهایتا هر دو پادشاه «اسمی» بعد از اسکندر به قت*ل رسیدند؛ هم برادر اسکندر و هم پسرش
مادر اسکندر یعنی المپیاس نقش مهمی در اختلافات بر سر جانشینی ایفا کرد. او که حمایت از رکسانا و پسرش اسکندر چهارم را پذیرفته بود، با کمک ارتش یکی از سرداران، آریدائوس را اسیر کرد و دستور قت*ل او را داد. اما ژنرال دیگری به نام کاساندر به آنها حمله کرد و المپیاس، اسکندر چهارم و رکسانا را در سال ۳۰۹ قبل از میلاد بعد از مدتی اسارت به قت*ل رساند. هراکلس مقدونی نیز مدتی بعد به دست یکی از ژنرالها اسیر شد و سپس طی معاملهای که آن ژنرال با کاساندر کرده بود به قتل رسید. اینگونه بود که جانشینان اسکندر بدون اینکه نسلی از خود به جای بگذارند از میان رفتند.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!