غمهای مرده در دل من زنده کرد هجر گویی شب فراق تو صبح قیامت است
نظرسنجی
آدم.
لینک کوتاه
توجه!
محتوای ارائه شده در این سایت توسط کاربران تولید می شود و تستچی نقشی در تهیه محتوا ندارد بنابراین نمایش این محتوا به منزله تایید یا درستی آن نیست. مسئولیت محتوای درج شده بر عهده کاربر سازنده آن می باشد.
به چنگ آوردهام گیسوی معشوقی خیالی را
خدا از ما نگیرد، نعمت آشفتهحالی را
h🎀ttps://daigo.ir/secret/2372109708
آمیزهای از انزجار اندوه و خشم، کلافه و سرگردان از ازدحام زندگی یک نواختی که تبعید به گذراندن طولش شده بود، زمانی که از حرکت ایستاده بود و او هرلحظه در تبعید عمر جان میباخت، نفس هایش به خس خس افتاده بودند، آیا زمان برایش گذرا بود و یا محکوم به گذراندن زمانی بود که عمری از حرکت ایستاده بود؟زمانی که در استحالهی اندوه او پیر شده بود، ساعتی گیج در شب عمر، زمان بدرقصی میکرد و با کفش های فرسوده و تراژدی علیه واژهی گذرا شهادت میداد
نه خواب راحتی دارم
نه مایلم به بیداری
هنوزم وقتی میخندی , دلم از شادی میلرزه :)
خیلی اهنگ قشنگیه..
اره خیلی
داری چیکار میکنی احمق
یه دریا به عمق، یه عشق قدیمی
از این برکه باید ..
به دریا بسازی
منو باد و بارون، رفیق صمیمی
تو و خاک گلدون، باهم قوم و خویشین