حرف هایم به مادرم

مامان،خیلی مهربونی،خیلی خوش قلبی،خیلی خیلی زیاد.نمیدونم اگه تو نبودی میخواستم چکار کنم،سال کنکورم با کی حرف بزنم،دردامو به کی بگم،درباره مشکلاتم با کی صحبت کنم.مامان جدا تو برام هم دوستی و هم یه مادر.تو برام شبیه اون جواهر با ارزشی که دلم نمیخواد هرگز گم بشه.مرسی مامانم که کنارمی

ببخشید اون دختری که میگفتی نبودم برات میمیرم😭😭😭😭😭

مامان. من میدونم بار اولت بود ک مادر شدی من درکت میکنم ک بخوای خسته بشی از زندگی مشترکت. میدونم دست خودت نیست ممکنه توهم توی خانواده ی خوبی بزرگ نشدی. میدونم توی زندگی تو ع.شق ممنوع بود شاید از من خوشت نیاد و از داشتن من ناراضی هستی مامانی... اما مهم نیست حتی اگه تو ازم متنفر هگ باشی ع.شقی ک من نسبت به تو دارم برای جفتمون کافیه.

متاسفم که هیچوقت اون دختری که میخوای نبودم

تو چطور موجودی هستی که من هنوز بعد از این همه شال نتونستم بهت بگم دوست دارم نمیدونم ترسه خجالته چه کوفتیه ولی ارزومه بتونم بهت بگم چقدر عاشقتم

مامان‌، تو تنها فرشته ای هستی که توی قلبمی و من خیلی خیلییییی دوستتت دارمممم.با اینکه رفتار بابا خیلی خوب نیست و کلا خانوادمون به‌هم ریخته‌اس،تو باز از من دفاع کردی،به حرفام گوش دادی و قضاوتم نکردی.تو باعث شدی بفهمم هیچ‌کسی توی زندگی مادر نمیشه.

ببخشید مامان...خواستم،ولی نشد:)

دختر خالم 5 ساله مامان تو فهمیدی اون یواشکی گریه هاشو می کند ولی نفهمیدی من هر شب دارم اینکار رو می‌کنم! میخوام بهش بگم میخوام خ.ود ک..شی کنم و از خونه فر..ار کنم از دست ابجیم خودش و بابا دیگه خستم میدونم اونهام از دست من خسته اند🙂🤞

مامان... درسته برای داداش بدتر از برای من بودین و کلاس و... نفرستادینش اما الان فرق کرده همه چی فرق کرده شما برای من خرج میکنین ولی محبت چی؟ کتک میزنین و دعوام میکنین خیلی محدودم.. شما فکر میکنین با 15 سال سن حتی راجع به فرق های دو جنسیت نمیدونم اینطور نیست مامان من دیگه بچه نیستم من دختر بدیم نیستم من ادم شادی هم نیستم سعی کردم دوست داشته باشم ولی از ی زمانی به بعد برام مثل قبلا نشدی.. یادته داشتی با بالشت خفم میکردی؟ اون موقع فقط 7 سالم بود درسته زمان داداشم وضع از اینم بدتر بود ولی نباید....